تقویم البُلدان، کتابی جغرافیایی به عربی، تألیف ابوالفداء عمادالدین اسماعیل بن نورالدین علی بن محمود ایوبی، حکمران حماه (۷۱۰ـ۷۳۲).
ابوالفداء این کتاب را در ۷۲۱ به پایان رساند، اما احتمالاً تا پایان عمر آن را تکمیل میکرده است، زیرا نسخهای از آن در کتابخانه لیدن موجود است که مؤلف در آن تجدیدنظر کرده است.
ابوالفداء، بر خلاف معاصرانش، از جمله مارکوپولو (۱۲۵۶ـ۱۳۲۳)، اهل سفر نبوده است؛ ازینرو کتابش اقتباسی از کتابهای جغرافیایی دیگر و گردآوری گفتههای تاجران و مسافران است.
از نظر ابوالفداء، کتابهای جغرافیایی که تا زمان وی نوشته شده بودند، ناقص بودند و مقصود او را بر نمیآوردند؛ مثلاً کتابهای ابن حوقل و ادریسی و ابن خرداذبه، با وجود تفصیل در باره اوصاف بلاد به طول و عرض جغرافیایی و ضبط نامها اشارهای ندارند و زیجها و کتابهایی که به طول و عرض جغرافیایی پرداختهاند، از اوصاف شهرها اطلاعی نمیدهند و در الانساب سمعانی و المشترک وضعاً و المفترقُ صُقعاً یاقوت حموی با آنکه به تصحیح نامها و ضبط آنها توجه شده، طول و عرض شهرها ذکر نشده است.
با وجود این نقایص، ابوالفداء به کتابهای ابن حوقل، ابن سعید مغربی، مهلّبی و ابن اثیر اعتماد میکرده است.
وی از کتاب المسالک و الممالک، معروف به «العزیزی»، تألیف حسن بن احمد مهلّبی (قرن چهارم) بهره گرفته، که سبب بیشتر شناخته شدن این جغرافی نگار فاطمی شده است.
به عقیده آیتی، ابوالفداء به اقتضای مقام خود به عنوان امیرحماه میخواسته درباره سرزمینهای مختلف اطلاعات دقیق داشته باشد.
ویژگیهای تقویم البلدان
یکی از ویژگیهای تقویم البلدان ــ که آن را سرآمد کتابهای دوره خود کرده ــ این است که مؤلف، اولین کسی است که روش جدول بندی را در جغرافیا به کار برده و تصریح کرده است.
این شیوه را از تقویم الابدان ابن جَزْله (متوفی ۴۹۳) گرفته است.
جدولهای ابوالفداء بسیار کامل و در ارائه واضح و منظم مطالب علمی در عهد خود ممتاز بوده است.
تقویم البلدان حلقه اتصال
تقویم البلدان حلقه اتصال جغرافیای ادبی و جغرافیای ریاضی است.
مؤلف در آغاز کتاب، به نجوم و جغرافیای ریاضی توجه داشته و در این باب از کتاب قانون مسعودی ابوریحان بیرونی استفاده کرده است.
تقویم البلدان، با وجود اقتباس از کتابهای دیگر، در باره سرزمینهای اقوام غیرمسلمان، اطلاعات مفیدتر و کاملتری نسبت به آثار گذشتگان دارد.
با این حال، مؤلف به کاستیهای اثرش اذعان داشته، از جمله اطلاعات کتاب را در باره سرزمینهای چین، هند، بلغار، چَرکَس، روس، سِرب (صرب)، اولَق و فرنگ ــ که از خلیج قسطنطنیه تا دریای مدیترانه گسترده است ــ ناقص دانسته و از سرزمین سیاهان که در جنوب است، اطلاعات اندکی ارائه داده است.
بخشها و موضوعات تقویم البلدان
تقویم البلدان بخشها و موضوعاتی متفاوت دارد.
بخشی از آن جنبه جغرافیای عمومی دارد و مشتمل است بر مطالبی در باره شناخت زمین از جمله اثبات کرویّت زمین، هیئت، آب و هوای زمین، خط استوا، دریاها، دریاچه ها، رودها و کوهها.
اقلیم حقیقی و اقلیم عرفی
مؤلف در این بخش از دو اقلیم نام میبرد: اقلیم حقیقی که شامل اقالیم هفت گانه است و اقلیم عرفی که شامل سرزمینهاست.
اقلیم عرفی و عالم مسکون
بخش دیگر کتاب ــ که حجم آن بیشتر است ــ در باره اقلیم عرفی و عالم مسکون است که از جزایر خالدات (قناری) در غرب تا گَنْگدِز در شرق کشیده شده است و مؤلف، آن را قبه الارض نامیده است.
وی پیش از شرح اقالیم عرفی، زایجهای رسم کرده و در آن تمام اقالیم را کنار یکدیگر آورده و در ترتیب مناطق، مانند ابن حوقل، از سرزمین عرب آغاز کرده است.
مناطق دیگر بترتیب عبارتاند از: مصر، مغرب، سودان، اندلس، جزیره بحر روم (دریای مدیترانه) و محیط غربی (اقیانوس اطلس)، مناطق شمالی (از جمله سرزمین فرنگان و ترکان)، شام، جزیره میان دجله و فرات، عراق، خوزستان، فارس، کرمان، سجستان، سند، هند، چین، جزایر دریای شرق، روم و مضافات آن، ارمینیه /ارمنستان، ارّان و آذربایجان، سرزمین جبال (عراق عجم)، دیلم و گیلان، طبرستان و قومس، خراسان و مضافات آن، زابلستان و غور، طخارستان/ تُ خارستان، بدخشان، خوارزم، ماوراءالنهر و مضافات آن.
در این بخش، ابوالفداء به سرزمینهای ایران توجهی خاص دارد که ظاهراً نشانه آن است که تحت تأثیر اطلس اسلام قرار گرفته و به مکتب جغرافی نگاران قرن چهارم روی آورده بوده است.
طرح ابوالفداء در شرح سرزمینها
طرح ابوالفداء در شرح سرزمینها، به دو بخش تقسیم میشود: بخش نخست، در شرح عمومی سرزمین، حدود، تقسیمات، اقوام، سنّتها، آثار کهن، راهها، نواحی مسکون، طول و عرض جغرافیایی، رویدادهای تاریخی و حتی مشاهیر آن.
بخش دوم، شامل جدولهایی که در آنها نام منطقه، نواحی مسکون، ضبط صحیح اسامی، مأخذ مورد استفاده و طول و عرض جغرافیایی آمده است.
ساحل دریای غربی مبدأ طول جغرافیایی
ابوالفداء مبدأ طول جغرافیایی را از ساحل دریای غربی (اقیانوس اطلس) و جزایر خالدات، و عرض جغرافیایی را از خط استوا درنظر گرفته است.
وی طول و عرض صحیح برخی اقالیم را نمیدانسته، ازینرو برپایه فاصله این اقالیم ازسرزمینهایی که طول و عرضشان معلوم بوده، طول و عرض آنها را حساب و در این محاسبات از بیرونی پیروی کرده است و به نقل از وی، بیشتر طول و عرضها را غلط انگاشته است.
او علاوه بر بیرونی، از الاطوال و العروض فرس، رسم الرّبع المعمور (که برای مأمون از یونانی ترجمه شده بود) و کتاب ابن سعید مغربی استفاده کرده است.
شهرت تقویم البلدان
تقویم البلدان در زمان مؤلف شهرت بسیار یافت، به طوری که شمس الدین ذهبی، مورخ معاصر ابوالفداء، از آن خلاصهای نوشت و قلقشندی در صبح الاعشی قسمتهایی از آن را نقل کرد.
در قرون بعد نیز تقویم البلدان نزد محققان آسیای صغیر ارزش و شهرتی بسزا یافت.
محمدبن علی سپاهی زاده (متوفی ۹۹۷) خلاصهای از آن را با برخی اضافات به عربی تهیه کرد و آن را اوضح المسالک الی معرفه البلدان و الممالک نامید.
علاوه بر آن، مطالبی از این کتاب را نیز به ترکی ترجمه کرد.
محمد عاشق، جغرافی نگار ترک و معاصر سپاهی زاده، نیز به تقویم البلدان توجهی وافر داشت.
حتی میتوان اثر او را ترجمه ترکی کتاب ابوالفداء دانست.
در ایران نیز میرزا محمدصادق اصفهانی، مؤلف قرن یازدهم، تحت تأثیر کتاب ابوالفداء، یکی از دو کتابِ جغرافیاییِ خود را تقویم البلدان نامید.
شهرت تقویم البلدان در اروپا
در اروپا تقویم البلدان شهرت فراوانی یافت و یکی از نخستین کتابهای جغرافیایی بود که در آنجا از عربی ترجمه شد.
نخستین بار پوستل، خاورشناس فرانسوی (۹۱۶ـ۹۸۹/ ۱۵۱۰ـ۱۵۸۱)، از این کتاب یاد کرده است.
در قرن یازدهم/ هفدهم چند تن از محققان اروپایی در باره ابوالفداء تحقیق کردند.
شیکارت، دانشمند آلمانی (۱۰۰۱ـ۱۰۶۴/ ۱۵۹۲ـ ۱۶۵۳)، تقویم البلدان را ترجمه کرد.
سپس جان گریویوس، خاورشناس انگلیسی (۱۰۱۱ـ۱۰۶۱/ ۱۶۰۲ـ۱۶۵۰)، بخشی از کتاب ابوالفداء را چاپ کرد.
در قرن دوازدهم/ هجدهم رایسکه (۱۱۲۹ـ ۱۱۸۸/ ۱۷۱۶ـ۱۷۷۴) آن را بهطور کامل به لاتینی ترجمه کرد، اما این ترجمه بسیار شتابزده بود.
بهترین ترجمه این اثر، ترجمه سیلوستر دو ساسی، مستشرق بزرگ فرانسوی، است که در قرن سیزدهم/ نوزدهم به کمک شاگردانش آن را تهیه کرد.
در ۱۲۶۵/۱۸۴۸، رنو و دسلان با مقدمهای در علم جغرافیا و شرح زندگی ابوالفداء و آثار او، تقویم البلدان را منتشر کردند.
ترجمه کامل این کتاب را گویار در ۱۳۰۱/ ۱۸۸۳ به پایان رساند و در پاریس منتشر کرد.
مقدمه رنو در باره تقویم البلدان اهمیت بسیاری دارد و یکی از عمده ترین منابع تحقیقی برای آشنایی با ابوالفداء و اثر جغرافیایی او بوده است.
پس از آن، شرح کراچکوفسکی در باره این کتاب اهمیت و ارزشی ویژه دارد.