این کتاب، گزارش سفر دکتر صدیقی به کنفرانس کشورهای آسیایی در هند است که در آن علاوه بر شرح رویدادهای کنفرانس، با بازدید از کتابخانهها و موزههای آن، وضعیت فرهنگی این کشور را در آن برهه و در مدت اقامت خود (از 15 اسفند 1325 تا 7 خرداد 1326) گزارش داده است:
دکتر صدیقی از شرح ملاقات خود با گاندی چنین نوشته است: گاندی بر حسب خواهش حضار با صدای ملایم و آهسته در حالی که پاندیت نهرو بلندگو را نزدیک دهان او نگاه داشته بود نطقی مختصر ایراد کرد و گفت هندوستان اکنون به تحصیل استقلال کامل خویش نزدیک است. ما نمیخواهیم «ارباب» خویش را تغییر دهیم بلکه میخواهیم خود آقای خود باشیم اما این را نمیدانم که چگونه آقای خویش خواهیم شد. آنچه میدانم این است که ما وظیفه خود را انجام خواهیم داد و باقی با خدای تواناست. میگویند که انسان خود سازنده تقدیر خویش است این قول تمام حق نیست. انسان آن قدر سازنده تقدیر خویش است که آن قدرت بزرگی که برتر از نیات و مقاصد ماست آن را بخواهد. من آن قدرت بزرگ را خدا نمیخوانم بلکه چنان میخوانم که وقتی نزد حکیم بزرگ رومن رولان خواندم او گفت خدا حقیقت است من گفتم میخواهم ترتیب این کلمات را مقلوب کرده بگویم حقیقت خداست امروز نیز همان عقیده را دارم. حقیقت برتر از مقاصد ماست و قدرتی است که ما نمیشناسیم…
دکتر صدیقی در گزارش سفر خود در بازدید از کالجها، مدارس، کتابخانهها و موزهها به شرح وضعیت فرهنگی کشور هند پرداخته است:
در سال 1857 اولین دانشگاههای هند یعنی هفت سال بعد از آنکه میرزا تقی خان امیرکبیر مدرسه دارالفنون را در شهر تهران اساس نهاد به دستور سر چارلز وود بهوجود آمد.
حقوق معلمین دانشگاه با آنکه هزینه زندگانی در هند کمتر از ایران است تقریبا دو برابر حقوق معلمین دانشگاه تهران است.
اولیا دانشگاه و دبیرخانه بسیار مایلند با دانشگاه تهران روابط فرهنگی و مبادله مطبوعات رسمی و علمی داشته باشند. کتابخانه دانشگاه دهلی مخصوصا از حیث کتب فارسی بسیار فقیر است.
اعضا هیات به کتابخانه مهم و معروف سرکاری رامپور که در سال 1794 میلادی تأسیس شده رفتند و نسخههای نادر آن را دیدند. کتب خطی این کتابخانه به یازده هزار مجلد بالغ میشود که چهار هزار آن فارسی است. نسخ خطی و فارس و مینیاتورهای آنها در دنیا کمنظیر و بعضی از آنها بینظیر است. دکتر صدیقی از بسیاری از کتب و نسخ خطی که دیده است فهرستبرداری کرده است.