ابراهیم سفری به اروپا دارد تا برای ایرانیان مقیم آن جا داستان خوانی کند. کتاب مجموعه چند روایت و موضوع است. از یک سو شاهد چگونگی بحثها و زندگی ایرانیهای مقیم خارج، فراریها و … هستیم . از یک سو شاهد تکه هایی از داستان های ابراهیم هستیم که در حقیقت همان داستان کوتاههای گلشیری هستند و در این جا اصول رعایت شده در آنها یا نکاتی از داستان نویسی اش را توضیح میدهد و از سو دیگر ابراهیم با عشق سالهای جوانیش صنم برخورد میکند و به این ترتیب خاطرات دوران جوانی را مرور مینماید. ظاهرا ابراهیم اشارهای به داستان حضرت ابراهیم دارد. از یک سو هم اسم هستند و از سوی دیگر در زندگی این ابراهیم نیز دو زن وجود دارند صنم و مینا همان گونه که در زندگی آن ابراهیم ساره و هاجر بودند و برای اشاره ملموس تر به ابراهیم بت شکن نام یکی از زن ها صنم انتخاب شده.
برشی از کتاب:
مرد دیگر، آدمها میمیرند، سکته میکنند یا زیر ماشین میروند، گاهی حتی کسی عمداً از بالای صخرهای پرتشان میکند پایین. اینها البته مهم است، ولی مهمتر همان نبودن آنهاست ، اینکه آدم بیدار شود و ببیند که نیستش، کنار تو خالی است.
https://shahreketabonline.com/Products/Details/7470/%D8%A2%DB%8C%D9%86%D9%87_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1
انتشارات نیلوفر