آیا در ادبیات عامهپسند آلمانی دربارهی ایران همه چیز نوشته و بحث شده و جز تازههای سیاسی و اقتصادی و چند حرف بیاننشدنی چیزی برای گفتن از ایران باقی نمانده است؟ در مقالهی پیش رو سعی شده است بر اساس جمعآوری و برسی آمار دادههای کتابشناسانه، به چندین نقطه ضعف در ادبیات عامهپسند آلمانی اشاره کرده و با نگاهی به چالشها و فرصتهای این ادبیات، قدم اندکی در یافتن راه حلی برای این نارساییها برداشته شود. در طول ۶۰ سال اخیر مراکز نشر آلمانی بیش از ۴۴۰ کتاب موضوعی، آشپزی، مصور، خودزندگینامه، سفرنامه و راهنمای سفر درمورد ایران منتشر کردهاند و این روند کماکان ادامه دارد. کتابهای موضوعی و سفرنامهها تقریباً ۸۰ درصد موارد منتشره را تشکیل میدهند و به این ترتیب میتوان نگاه آلمانیها به ایران را متأثر از این دو ژانر دانست.