این کتاب در پنج بخش با نام های «خبر نویسی: 1920-1924»، «اسکوایر: 1933-1936»، «جنگ های داخلی اسپانیا: 1937-1939»، «جنگ جهانی دوم: 1941-1944» و «پس از جنگ ها: 1949-1956» تدوین شده است.
همینگوی در مقام یکی از مشهورترین نویسندگان نسل خود، برای خوانندگان معاصر نیازی به معرفی ندارد، اما کتاب «همینگوی خبرنگار» شامل یک سوم از مقاله های چاپ شده این نویسنده در روزنامه ها و مجله های مختلف بین سال های 1920 تا 1956 است.
همینگوی در سال های آغاز کار نویسندگی اش و کمی پیش از سال 1931 در نامه ای خطاب به لوییس هنری، منتقد و کتاب شناس می نویسد: «مطالبی که برای روزنامه ها نوشته ام… ربطی به نوشته های دیگرم ندارد چون داستان این نوشته ها چیز دیگری است… این اولین حق هر نویسنده دست به قلمی است که خودش انتخاب کند چه مطالبی را چاپ کند و چه مطالبی را چاپ نکند. اگر شما از آن دسته نویسندگانی هستید که از راه کسب مهارت نویسندگی، نوشتن برای روزنامه ها، نوشتن مطلب برای رساندن آن به ضرب العجل و نه مطلبی برای همه ادوار، امرار معاش می کنید دیگر کسی حق ندارد در لابه لای نوشته های ژورنالیستی شما کند و کاو کند و مطالبی را بیرون بکشد که از آن ها بر ضد بهترین آثار غیر ژورنالیستی تان استفاده کند.»
ویلیام وایت در این کتاب می نویسد: چنین دیدگاهی در تمایز قایل شدن میان آثار داستانی و مطالب منتشر شده در روزنامه ها توسط یک نویسنده، کاملاً منطقی است. با این وجود همنیگوی بیش از چهل سال کا نویسندگی دقیقاً از همان مطالب ژورنالیستی برای نوشتن داستان های کوتاه خود بهره می گرفت: او پیش تر مطالبی را که برای روزنامه ها و مجله ها نوشته بود برداشته و بدون کوچک ترین تغییری به عنوان داستان کوتاه در قالب مجموعه داستان چاپ می کرد.
«یک راهپیمایی شوم در سکوت» و «پناه جویان تراکیه» دو گزارش خبری در (تورنتو دیلی استار) بر اساس مشاهدات شخصی همینگوی بودند و بعدها همین مقاله ها در روزگار ما (1930) چاپ شدند.»
در یکی از نوشته های همینگوی در این کتاب با عنوان «مدال های جنگ برای فروش» که در هفته نامه تورنتو استار در هشتم دسامبر 1923 چاپ شده می خوانیم:
«نرخ شجاعت در بازار چه قدر است؟ فروشنده یک مغازه خرید و فروش مدال و سکه در خیابان آدلاید می گوید: «نه، مدال نمی خریم. طالب ندارد.»
پرسیدم: «خیلی ها برای فروش مدال به شما مراجعه می کنند؟»
«بلی هر روز می آیند. اما مدال های این جنگ را نمی خریم.»
«چی می آورند؟»
«بیش تر مدال های پیروزی، ستاره های 1914، کلی مدال جنگی، هر از گاهی مدال شجاعت می آورند یا حتی یکبار یک مدال شجاعت افسر ارشد آورده بودند. ما به این آدم ها توصیه می کنیم مدال هایشان را ببرند امانت فروشی تا بعداً اگر پولی دستشان را گرفت بتوانند مدالشان را پس بگیرند.»
www.shahreketebonline.com
انتشارات ثالث