«سفرنامہ خمینی رح کے ایران میں» (ترجمه عنوان به فارسی: سفرنامه در ایرانِ خمینی رح) –از: بُشرا فرّخ- مطبع: اِین.زِید. پرنترز، پیشاور، پاکستان، پ چاپ دوم: 2016۔ (چاپ اول در سال 2013 از پیشاور، پاکستان)
یک اجلاسِ جهانی با موضوعِ اسلام، در سال 2010 با شرکت ۷00نفر از جهان و به دنبال آن اجلاسِ «جوانان و بیداری اسلامی» در سال 1390شمسی/ 2011 با شرکت جوانانی از ۷3جهان در تهران برگزار شد. سال بعد، در تیر ماه سال 1391شمسی / ژوییه 2012 میلای اجلاسِ بین المللی «زنان و بیداری اسلامی» در تهران با شرکت بانوانِ ۸۰ کشور جهان برگزار شد. در این اجلاس، شرکت داشتند. بنا شد مقاله های پذیرفته شده در کتابی جداگانه چاپ خواهد شد. [i]
از پاکستان حدود 20 نفر انتخاب شدند که 11 نفر از ایالتِ خیبرپختونخوا بودند: بُشرّا فرّخ (مدیرِ انجمن ادبیِ کاروانِ حوا[ii]، معاونِ شورایِ ملیِ اهالیِ قلم)؛ ستاره ایاز (وزیر رفاه اجتماعیِ ایالتِ خیبرپختونخوا)؛ سعیده بتول و منوّر سلطانه (از اعضایِ اجرایی در مجلسِ ایالتیِ خیبرپختونخوا)؛ ناهید علی (سرپرستِ وقتِ گروه زمین شناسیِ دانشگاه پیشاور)؛ عایشه علی (رئیسِ جماعتِ اسلامی منطقه سوات، در حوزه علمیه قم درس خوانده بود[iii])؛ سعدیه (مدیر مدرسه دینی هنگو)؛اُم حبیبه، عرشی حسین، ذکیه جعفری: مدیران مدرسه های دینی بنون، دیرا اسماعیل خان و پارا چنار[iv]؛ سیده زینب (دخترِ علامه عارف الحسینی).
دیگر شرکت کنندگان پاکستانی: عایشه مسعود ملک (خبرنگار روزنامه نوایِ وقت، از اسلام آباد)؛ دکتر نور (از طرف دانشگاه بین المللی اسلام آباد، شهر اسلام آباد)؛ سعدیه (یکی از وزیران ایالتِ گلگت بلتستان) [v]؛ دکتر رقیه هاشمی(یکی از وزیران ایالتِ بلوچستان) [vi] – دکتر توقیر فاطمه بوتّو(یکی از وزیرانِ ایالتِ سِند) و دکتر سمیعه راحیل [vii]- ثمینه خاور حیات (یکی از نمایندگان ایالتِ پنجاب)؛ دکتر شایسته زیدی (از کراچی).
بُشرّا فرّخ (زادروز: ۱۹۵۷) شاعر و مجری برنامه های تلویزیونی و رادیویی در پاکستان است. وی پس از برگشت به پاکستان سفرنامه اش را به زبان اردو نوشت که چاپ اول آن در سال 2013 از شهر پیشاور منتشر شد. در ابتدای سفرنامه این سه متن به زبان اردو نوشته شده است:
– «درباره نویسنده و سفرنامه اش» – از: محمد باقر بیگی (سرکنسول ایران در پیشاور)
– «اظهار تشکر»- از: بُشرا فرّخ
– «پیش لفظ» – از: بُشرا فرّخ
– «بیداری اسلامی» – از: سید محمد ذاکری (مدیر خانه فرهنگ ایران در پیشاور)
آقای سید محمد ذاکری (مدیرِ وقتِ خانه فرهنگ ایران در پیشاور) به اصرار از خانم بُشرا فرّخ خواست که در این همایش شرکت کند و مقاله ای به اردو بنویسد. با این که وقت کمی نزدِ خانم بُشرا برود، ایشان با کمک استادان پیشاور و دسترسی به کتابخانه ها، مقاله ای آماده کردند و به آقای ذاکری تحویل دادند. پس از چند روز آقای ذاکری به خانم بُشرا خبر دادند که مقاله ایشان پذیرفته شده است و جزوِ شرکت کنندگانی هستند که در حضور رهبرِ ایران سخنرانی خواهند کرد.
۷ ژوییه 2012 میلادی با پروازِ پیشاور- دبی- تهران وارد ایران شدند. ۸ ژوییه با هواپیما به مشهد رفتند. خانمی به نام نوشین در مشهد مترجم آنها بود. وی پاکستانی و اهل کراچی بود که با خانواده ای در مشهد ازدواج کرده بود و سالها در مشهد زندگی می کرد. کباب هایِ «هتل پدیده» در شاندیز را با کبابهای «نمک مَندی» در پیشاور مقایسه کرده است که بوی کبابها اشتها آوراست. کبابهای بزرگ و در هر سیخ ۶ تکه کباب. بعد از شرکت در اجلاس، با اتوبوس به قم و برگشت به تهران. البته برخی دیگر از شرکت کنندگان از طرف اجلاس، با اتوبوس به اصفهان برده شدند.
«هتل پدیده» به آنها دو بسته سوغاتی داد: یک بسته که در آن تابلوی چهار قل با آرمِ «هتل پدیده» بود و در بسته دیگر: کشمش، زعفران، نبات، زرشک و پسته. زعفران و نبات برای آنها بسیار تازگی داشت، کاربرد آن را نمی دانستند که مترجم به آنها توضیح داد. در قم پس از زیارت، از بازار آنجا سوغاتی خریدند. بسیاری از خویشاوندان و آشنایان تسبیح عقیق سفارش داده بودند. چون گران بود، تسبیح ساده برایشان خریدند. از دیگر سوغاتی ها: سوهان، جا نماز.
شرکت کنندگان ۷ روز در ایران اقامت داشتند و از شهرهایِ تهران، قم و اصفهان دیدار کردند. البته پاکستانی ها خودشان از مسئولین اجلاس خواستند که به جایِ اصفهان، آنها را به قم ببرند. برخی از پاکستانی ها کمتر از ۷ روز و برخی بیشتر در ایران ماندند: ستاره ایاز در همان روز برگزاری اجلاس، پس از شنیدن چند سخنرانی و مقاله به فرودگاه رفت تا سریع به پاکستان برگردد – شوهر و دخترِ سعدیه بتول از پاکستان به تهران آمده بود و می خواستند چند روز دیگر در تهران باشند- سعدیه هم اتاقی من می خواست چند روز دیگر در قم باشد و ذکیه جعفری هم می خواست همراه او باشد- مادر و برادرِ علامه عارف الحسینی برای زیارت از پیشاور آمده بودند و زینب می خواست همراه آنها برگردد.
مکان های بازدید شده در تهران: هتل پارسیان استقلال (محل اقامت همه شرکت کنندگان. البته خبرنگاران در هتل آزادی اقامت داشتند)؛ برج میلاد(محل برگزاری همایش) ؛ میدان مصلا؛ حسینیه جماران؛ بیت آیت الله خامنه ای.
مکان های بازدید شده در مشهد: حرم امام رضا علیه السلام- موزه آستان قدس- هتل پدیده در شهر شاندیز.
مکان های بازدیده شده در قم: حرم حضرت معصومه علیهاالسلام
اجلاس با حضور محمود احمد نژاد (رئیس جمهور وقت ایران) و علی اکبر ولایتی آغاز شد. برخی از شرکت کنندگان: مصطفی عثمانی (از سودان)، رحیمیه فخری، سیده نادیه (از لبنان)، سمعیه راحیل (از پاکستان)، مونا احمد (از سوریه)، عایشه صیقه (از تانزانیا)، دکتر سیده حلیمه (از افغانستان)، ثریا محمد راشد (از عراق)، زینب بی بی (از ایران)، جمیله عذرا (از تونس)، خوشبیه قدسیه (از لبنان)، سمیعه احمد (از غزه)، مونا احمد (از مصر)، وجدان میلاد (از لیبی).
در بیت رهبری و در حضور آیت الله خامنه ای فقط این خانمها دو دقیقه صحبت کردند و بقیه سخنرانی ها، سخنرانی شان لغو شد: پروفسور نادیه،(از لبنان)، لطیفه حجازی ( از سوریه)، یک زن شهید که برایش خیلی دست زدند(در سفرنامه نیامده است که این زنِ شهید اهل چه کشوری بود) ، مادر یک شهید عراقی که تک فرزندش به شهادت رسیده بود.
خانم بُشرا فرّخ در سفرنامه اش اندیشه های خودش درباره امتِ واحده اسلامی و راه های وحدت اسلامی را می نویسد؛ قسمت هایی از متن سخنرانیِ رهبرِ ایران، رئیس جمهورِ ایران و آقای ولایتی را به زبان اردو آورده است؛ حضور زنان در اجتماع در ایرانِ بعد از انقلاب برایش شگفت انگیز است؛ زندگی نامه امام خمنی را به طور کوتاه آورده است، از خیابان های تمیز ایران که مزین به آیات قرآنی و احادیث هستند، تعریف کرده است؛ در آخرِ سفرنامه درباره تاریخ، فرهنگ و مذهبِ ایران نوشته است.
ضعف های اجلاس: خانم عایشه مسعود مَلِک به فاکس دسترسی نداشت تا خبرها را برای روزنامه «نوای وقت» مخابره کند. در همایش هدفون های ترجمه کار نمی کردند و شرکت کنندگانی که فارسی و عربی نمی دانستند، هیچ کدام از مقاله ها را متوجه نشدند. از نویسندگان مقاله خواسته شد ۲۰ دقیقه مقاله اشان را بخوانند. بعد از کمی به بقیه نویسندگان گفتند که فقط ۳ دقیقه وقت دارند. بعدش هم اصلا به بقیه وقت نرسید که مقاله هایشان را بخوانند.
خوبی اجلاس: به هر کدام از شرکت کنندگان یک سیم تلفن داده شده بود که با تلفن همراه خود هر چقدر می خواهند با کشورِ خود صحبت کنند.
لطیفه یک: «در هر اتوبوس سه یا چهار خانم راهنما بودند که چادر سیاهی پوشیده بودند. یک طرف چادرشان به فارسی واژه حراست نوشته شده بود و طرف دیگر به انگلیسی سیکورتی گارد. با خواندن نام حراست خیلی ما پرسیدیم که معنی این واژه چیست من به خنده گفتم که یعنی ما را به دلیل کاری غیرقانوی به حراست خواهند بود. منورِ ساده لوح خیلی ترسید و گفت مڑا واسہ مصیبت دے- از خانم زهره معنی حراست پرسیدیم. او خندید و توضیح داد که جای نگرانی نیست اینها برای حافظت ما هست. ما گفتیم که به جای واژه حراست، محافظ باید باشد. خانم زهره گفت که همان معنی را دارد. به هر حال خیلی از خانمها نسبت به این واژه اعتراض داشتند انگار که ما زندانی بودیم و همدیگر را با قیدی نمبر و قیدی نمبر صدا می زدیم و می خندیم». (ص ۷۲) [قیدی یعنی زندانی]
لطیفه دو:«برنامه همایش را نگاه می کردم. در دعوت نامه خیلی توضیح داده نشده بود. فقط نام آن 6 سالن نوشته شده بود که مقاله ها ارائه می شوند. سردرگمی ام وقتی شروع شد که در این دعوت نامه6 بار نام سالن را می دیدم. البته جایی که سالن نوشته شده بود بالایش جهت هم بود. زیرش سالن سعدی، سالن رودکی، سالن شماره 5 . هم اتاقی من که اهل پیشاور بود و فارسی می دانست کتوضیح داد که در فارسی به هال سالن می گویند». (ص ۸۸)
پی نوشت:
[i] بر نگارنده این مقاله معلوم نیست آیا مجموعه مقالات این همایش در ایران چاپ شده است یا خیر؟
[ii] اصل نام به زبان اردو: «کاروان حوا لٹریری فورم».
[iii] البته در متن سفرنامه «دانشگاه قم» آمده است.
[iv] هَنگو، دیرا اسماعیل خان شهرستانی در ایالت خیبرپختونخوا، پارا چنار مرکز مناطقِ قبیله ای وادی کُرم است.
[v] سعدیه دانش در حال حاضر معاون وزیر اطلاع رسانی ایال گلگت و بلتستان است.
[vi] دکتر رقیه هاشمی، تا سه سال پیش معاون وزیر دارایی ایالت بلوچستان پاکستان بود.
[vii] وی دختر قاضی حسین احمد (۱۹۳۸-۲۰۱۳) امیر جماعت اسلامی پاکستان است. سمیعه راحیل هم فعالیت سیاسی و مذهبی دارد.
[viii]علامه عارف الحسینی (۱۹۴۶-۱۹۸۸) روحانی شیعه اهلِ پارا چنار، پاکستان.
مقاله از: دکتر سمیع الله، استادیار گروه فارسی، دانشگاه جی.سی فیصلآباد، شهر فیصلآباد، پاکستان.
به پیشنهاد سرکارخانم لیلا عبدی خجسته
www.safarvaname.ir