« سفر با اپیکور »، دانیل ام کلاین، ترجمه: مهدی نمازیان

« سفر با اپیکور »، دانیل ام کلاین، ترجمه: مهدی نمازیان

« سفر با اپیکور »، دانیل ام کلاین، ترجمه: مهدی نمازیان

این کتاب سفری به یونان باستان در جستجوی یک زندگی رضایت بخش، به فلسفه و زندگی فیلسوف برجسته اپیکور می‌پردازد و تلاش می‌کند از این طریق راز دستیابی به یک زندگی لذت‌بخش را کشف و بازگو کند.

دانیل کلاین (Daniel M. Klein) به قصد یافتن رازورمز سالمندی شادمانه به جزیره‌ی یونانی هیدرا سفر می‌کند. او با پی بردن به چگونگی زندگی دوستان یونانی‌اش و فیلسوفانی مثل سارتر و اپیکور، به این درک می‌رسد که سالمندی همانند مرحله‌ای استثنائی و تکرارنشدنی از زندگی است که باید آن را مورد ستایش و تحسین قرار داد.

کلاین در کتاب سفر با اپیکور (Travels with Epicurus) به لذت‌های پیش‌پاافتاده‌ای توجه می‌کند که تنها در زمان سالمندی نصیب آدمی می‌شود و فقط ذهن‌های سنجیده قادر خواهند بود آن‌ها را همانند لذت‌های بزرگ‌تر ستایش کنند. این کتاب که به نوعی سفرنامه نیز هست، مراقبه‌ای اثرگذار و هوشمند و راهنمایی برای دستیابی به یک زندگی رضایت‌بخش است. سفر با اپیکور تفریحی سرشار از لذت فیلسوفی شوخ‌طبع به سرزمین حکمت و پیچ‌درپیچ سالمندی است.

جملات برگزیده کتاب سفر با اپیکور:

– حافظه، مادرِ تمام حکمت‌هاست.
– درنگ، بهترین درمان عصبانیت است.
– آنچه از آن لذت می‌بریم، ثروت واقعی است نه آنچه داریم.
– در وجود هر انسان واقعی، کودکی پنهان است که میل به بازی دارد.
– انسان محکوم به آزادی است، چون از هنگامی‌که پا به جهان گذاشت، مسئول اعمال خویش بود.
– فلسفۀ بی‌مایه آدمی را به بی‌خدایی می‌کشد، اما تعمق در فلسفه انسان را به دین‌داری دعوت می‌کند.
– کسی که می‌گوید زمان فلسفه هنوز فرانرسیده یا زمان آن گذشته، مثل کسی است که بگوید زمان برای شادی فرانرسیده یا گذشته.

در بخشی از کتاب سفر با اپیکور می‌خوانیم:

شاید لذت زیادی که تاسو از مصاحبت با دوستانش در کافۀ دیمیتری می‌برد تا حد زیادی به این مسئله بازگردد که در هم‌نشینی با دوستانش «هیچ توقعی از آن‌ها نداشت» و به‌دنبال منفعت‌طلبی نبود. مسئله‌ای که شاید خود او نیز زیاد متوجهش نبود. ماهیگیری، معلمی و پیشخدمتی که هر سه بازنشسته بودند، رفقای تاسو محسوب می‌شدند. درحالی‌که رفقای او هر سه از بومی‌های آن ناحیه به‌حساب می‌آمدند و آن‌چنان تحصیلاتی هم نداشتند. تاسو از قضات قدیمی به‌حساب می‌آمد و تحصیلاتش در رشتۀ حقوق را در دانشگاه‌های لندن و یونان گذرانده بود، اما این منزلت اجتماعی بالا چندان تأثیری بر ارتباط او با دوستانش نداشت.

لذت بردن از هم‌نشینیِ بدون چشمداشت با دوستان، کاملاً متفاوت از تمایلات شخصی است که هنوز غرق در زندگی شغلی و روابط خود است. شخصی که صرفاً درگیر کسب درآمد است، در خدمت هدفی است که هیچ ارتباطی با دوستی خالصانه ندارد. یک رئیس ازآن‌رو دستور می‌دهد که به‌دنبال نتیجه است و متابعت زیردست او از دستورهای رئیس به همین علت روی می‌دهد که مهم‌ترین نتیجه‌اش گرفتن حقوقِ سرِ ماه است. در این میان، قوانین کار و اخلاق حرفه‌ای که رئیس را به رعایت حقوق کارمندان و همکارانش دعوت می‌کند، پشیزی ارزش ندارد و حقیقت آن است که محیط تجاری برای همیشه سیاست‌زده و حیله‌گرانه باقی خواهد ماند. در محیط شغلی همکاران ما در اول و آخر ابزار هستند و خودِ ما نیز همین حکم را داریم. حقیقتی که از ازل تا ابد بر همین منوال بوده است و اپیکور ما را از خطرات حقه‌بازی آن آگاه ساخت.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
فصل اول: درختانِ زیتونِ یونانِ باستان
فصل دوم: ایوان متروک
فصل سوم: عکس‌های باران‌خوردۀ تاسو
فصل چهارم: زیبایی جوانی همچون دود است
فصل پنجم: صدای زنگولۀ گوسفندها
فصل ششم: قربانیِ ایفیگنیا
فصل هفتم: قایق سوخته در بندرگاه کامینی
سخن پایانی: بازگشت به خانه

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه