سفرنامه ابوالحسن خان فخر الملک (اردلان) به عتبات، به کوشش محمدرضا عباسی

سفرنامه ابوالحسن خان فخر الملک (اردلان) به عتبات، به کوشش محمدرضا عباسی

سفرنامه ابوالحسن خان فخر الملک (اردلان) به عتبات، به کوشش محمدرضا عباسی

سفرنامه ابوالحسن خان فخر الملک (اردلان) به عتبات

از ابوالحسن‌خان ملقب به فخرالملک خاطرات سفرش به عتبات عالیات در سال ۱۳۰۴ هجری قمری به‌جای مانده‌است که هم اکنون نسخه‌اصل این دست‌نوشته در مخزن گنجینهٔ اسناد سازمان اسناد ملی ایران نگهداری می‌شود.
این سفرنامه از بسیاری جهات قابل توجه است و می‌تواند اطلاعاتی در زمینه‌های مختلف به خوانندگان ارائه دهد، با توجه به نزدیکی فخرالملک با دربار و خصوصاً آشنایی او با روحیات شاه، این سفرنامه نیز به سبک و سیاق خاطرات و دست‌نوشته‌های ناصرالدین شاه در سفرهای سه‌گانه‌‌اش به فرنگستان نگاشته شده و از بسیاری جهات از قالب خاطره‌نویسی شاه پیروی کرده‌است. خصوصاً اینکه این خاطرات حسب‌الامر شاه نوشته شده‌است.
فخرالملک در آغاز سفرنامه چنین می‌نویسد: «به عزم زیارت عتبات عالیات و دعاگوئی وجود مسعود مبارک سرکار بندگان اعلیحضرت شاهنشاهی ولی‌نعمت کل روحنافداه اصل مقصود بود از دارالخلافه طهران عازم شدیم …

  • … صحن‌ مطهر هم‌ همه‌ قبر است‌ و فرش‌ سنگی‌ و سرداب‌ ندارد. چندان‌ تعریفی ‌ندارد. خداوند توفیق‌ بدهد بسازند. ضریح‌ مطهر فولاد هم‌ اندکی‌ تعمیر لازم‌ دارد مختصر خرجی‌ دارد. به‌ اتفاق‌ احمدخان‌ خدمت‌ جناب‌ میرزا رسیدیم‌. اول‌ در اتاق‌ بیرونی‌ نشستیم‌ که‌ فرشهای‌ پاره‌ داشت‌. بعد از ساعتی‌ احضار به‌ اندرون‌ شدیم‌. اتاقی‌ کوچک‌ به‌ چند قالیچه‌ مفروش‌ بود. قریب‌ پنجاه‌ جلد کتاب‌ هم‌ در طاقچه‌ها چیده‌ بودند خود جناب‌ میرزا پوستینی‌ بر دوش‌ انداخته‌ بودند. عمامه‌ مولوی‌ بسیار کوچک‌ سبزی‌ بسته‌ بودند. ریش‌ سفید صورت‌ نورانی‌ داشت‌. بعد از سلام‌ و تعارفات‌ از مسائل‌ لازمه‌ صحبت‌ شد. بدواً خیلی‌ دعا به‌ وجود سرکار بندگان‌ همایونی‌ روحنا فداه‌ نموده‌، واقعاً  اگر مراحم‌ ملوکانه‌ نبود اهل‌ تسنن‌ امسال‌ جناب‌ میرزا را خیلی‌ اذیت‌ می‌کردند.

ثانیاً بعضی‌ از سؤالات‌ را جواب‌ فرمودند و بعضی‌ را به‌ سکوت‌ گذرانیده‌، گریه‌ جواب‌ دادند. همین‌ قدر می‌دانم‌، به‌ دلایل‌ عقلیه‌ و شرعیه‌ طوری‌ فرمودند که‌ اسباب‌ حیرت‌ شد. آن‌ قدر فهمیدم‌ خداوند بر ما رحم‌ کند انشاءالله‌، کار و بار بنده‌ که‌ خیلی‌ مغشوش‌ است‌، جز فضل‌ الهی‌ که‌ قلم‌ عفو بر جرائم‌ این‌ عبد ذلیل‌ کشیده‌ شود، چاره‌  ندارد والا با عدالت‌ خداوند درست‌ درنمی‌آید. با کمال‌ ملال‌ و تأسف‌ بر احوال‌ خود برخاسته‌ به‌ منزل‌ آمدیم‌ و در این‌ ساعت‌ از خداوند توفیق‌ و مغفرت‌ می‌خواهم‌. اللهم‌ اغفرلنا و ارحمنا و عافنا و اعفو عنا فی‌الدنیا و الاخره‌ به‌ محمد و آله‌.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه