«سفر به ایران در قرن هفدهم» فردریک ژاکن، مترجم : سعیده بوغیری

«سفر به ایران در قرن هفدهم» فردریک ژاکن، مترجم : سعیده بوغیری

«سفر به ایران در قرن هفدهم» فردریک ژاکن، مترجم : سعیده بوغیری

شرق شناسان غربی از قرن‌ها پیش با هدف رمز گشایی افسانه‌های شرقی سفر خود را به این مناطق آغاز نمودند. آنها با رسیدن به ایران و سفر به شهرهای مختلف و مرور تمدن کهن آن، شیفته‌ی فرهنگ و سرگذشت این سرزمین شدند. گشت و گذار در تمدن کهن ایران زمین از قرن 15 رواج زیادی پیدا کرد و این مسئله در قرن 17ام به اوج خود رسید. به شکلی ایران پژوهی به یک رشته‌ی پر مخاطب بدل گشت و ایران به یک مقصد گردشگری ویژه برای سیاحان تبدیل شد. به همین علت است که در معتبرترین کتاب‌های گردشگری جهان نظیر «سفرنامه‌ی شاردن» اطلاعات دقیق و کاملی آداب و رسوم ایرانیان، شرایط آب و هوایی و جغرافیایی وجود دارد. کتاب «سفر به ایران در قرن هفدهم» نوشته‌ی فردریک ژاکن مجموعه‌ای از دیدگاه‌های جهانگردان و شرق‌شناسان نامدار در مورد ایران را گرددآوری کرده است. مطالعه‌ی این کتاب تصویر جذابی از ایران قرن هفدهم به علاقمندان سفر و سیاحت ارائه می‌دهد.

درباره‌ی کتاب سفر به ایران در قرن هفدهم

 

کتاب «سفر به ایران در قرن هفدهم» شامل سفرنامه‌ها و دیدگاه‌های شناخته شده‌ترین جهانگردان دنیا نظیر «ژان شاردن»، «کورنی لوبرن»، «ژان باتیست» و «ژان تونو» است. جهانگردان در این کتاب خواندنی سفر خود را خود را با جاده‌های مرزی و مسیرهای صعب‌العبور کوهستانی آغاز می‌کند و سپس به آبادی‌های کوچک و شهرهای بزرگ می‌رسد. مشاهدات و نوشته‌های این سیاحان از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا آنها در خلال سفرهای خود به سراسر ایران به بیماری سختی دچار شده‌اند. حتی برخی از همراهان آنها بر اثر این بیماری‌ها جان خود را از دست داده‌اند.

آنچه مخاطب در فصل دوم با آن روبه‌رو می‌شود توصیف لحظات مختلف زندگی ایرانیان و ظاهر آنان است. ایرانیان در قرن هفدهم افرادی خوش‌پوش با صورت‌های گندمگون توصیف شده‌اند. آنها در سوارکاری و تیراندازی زبردست و در ساخت و تولید محصولات ابریشمی، کتان و فرش زبانزد هستند. یکی از جهانگردان به نام آندره دلاند اخلاق ایرانیان را شبیه مردمان ایتالیا دانسته و مردم ایران را دارای استعدادهای علمی و ادبی توصیف کرده است.

فصل سوم این کتاب به سیستم اداراه‌ی کشور و حاکمان قرن هفدهم در ایران پرداخته است. پادشاهان ایران از دید شرق‌شناسان غربی افرادی پرقدرت و مستبد هستندکه عقاید خود را نه تنها به مردم بلکه به دیگر شاهزادگان و اشراف تحمیل می‌کند. پادشاه بی هیچ حد و مرز مالک جان و مال مردم سرزمین خود است و می‌تواند افراد بلندمرتبه را بدون بازخواست اعدام کند. شاردن در سفرنامه‌ی خود گفته است اگرچه قدرت اصلی به پادشاه اختصاص دارد اما او اغلب با عنوان سلطان یا خان نامیده می‌شود

فصل چهارم کتاب به ثروت و منابع ایران اختصاص دارد. آنها ایران را سرزمین پرنعمت و حاصل خیز دیده‌اند و هوشمندی ایرانیان را در کانال کشی و ایجاد راه‌های زیرزمینی را مورد تحسین قرار داده‌اند. کشاورزی نیز در ایران مانند فرانسه شغل اصلی مردم به شمار می‌آید اما تجیهزات آنها در قیاس با کشورعای اروپایی بسیار قدیمی و ناکارآمد به شمار می‌آید.

کتاب «سفر به ایران در قرن هفدهم» جنبه‌های مختلف زندگی ایرانیان را در قرت هفدهم میلادی به تصویر کشیده است. مطالعه‌ی این به مثابه‌ی نگاه کردن به یک تصویر منجمد شده از آن دوران است. مترجم این کتاب خواندنی سعیده بوغیری است. انتشارات البرز این کتاب را با 328 صفحه در سال 1394 به بازار عرضه نموده است.

سرآغاز

فصل اول: شهر به شهر

فصل دوم: در جست‌وجوی شناخت پارسیان

فصل سوم: در سایه‌ی پادشاه

فصل چهارم: ثروت‌های جایی دیگر

کتاب سفر به ایران در قرن هفدهم برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب دیدگاه‌های جهانگردان بزرگی نظیر شاردن،  مارکوپولو و دیگر سیاحان را درباره‌ی جنبه‌های مختلف زندگی ایرانیان، شهرها، محصولات و فرهنگ آنان را  در قرن هفدهم بیان کرده است. کتاب «سفر به ایران در قرن هفدهم» نه تنها برای مخاطبان خارجی بلکه برای ایرانیان نیز حرف‌های جدیدی دارد. به همین علت این کتاب را  می‌توان به علاقه‌مندان کتاب تاریخی پیشنهاد داد. اما مخاطب اصلی این کتاب افرادی هستند که در پی شناخت ریشه‌های فرهنگ، هنر و تمدن ایرانی‌اند و درعین‌حال سفر بخشی جدانشدنی از زندگی آن‌هاست.

سعیده بوغیری نامی آشنا در عرصه‌ی ترجمه است. او فارغ‌التحصیل رشته‌ی مترجمی زبان از دانشگاه علامه طباطبائی است. بوغیری معتقد است میان ادبیات فارسی و ادبیات فرانسه اشتراکات زیادی وجود دارد. به همین علت  او در انتخاب کتاب‌های مورد نظر خود وسواس زیادی به خرج می‌دهد. او همواره در تلاش است تا آثار نویسندگان فاخر  فرانسوی را به مخاطبان فارسی زبان معرفی نماید. بوغیری تاکنون ترجمه‌ی آثار مختلفی را در کارنامه‌ی خود ثبت کرده است. از کتاب‌هایی که او به زبان فارسی ترجمه کرده است می‌توان به کتاب‌های «سنترال پارک»، «کتاب سفر به ایران در قرن هفدهم»، «پنیر پرنده» و «گیلاس روی کیک» اشاره کرد. یکی از شناخته شده‌ترین ترجمه‌های او کتاب «ناگازاکی»  نوشته‌ی «اریک فی» است. این کتاب در سال 2010 جایزه‌ی بزرگ رمان فرانسه را از آن خود کرد.

بخشی از کتاب: در چشم گردشگر قرن هفدهم، کشاورزی فعالیت اقتصادی مهمی است که او علاقه‌ای اساسی به آن نشان می‌دهد. او با دیدن ییلاق‌ها از تنوع برخی زمین‌های کشاورزی و مراقبت دائمی که از مزرعه‌ها به عمل می‌آید. متحیر می‌شود. به باور او اين منبع ثروت به گوناگونی عظیم و کیفیت محصولات رونق می‌بخشد. او اغلب، زمین‌ها را «حاصلخیز» توصیف می‌کند. اما تنها به تماشای باغ‌های میوه, باغستان‌های واقع در نزدیکی شهرها و دشت‌های پربار که جریان آب‌ها یا کانال‌های آبیاری، آن‌ها را غور می‌دهند، می‌پردازد. و اغلب اوقات؛ در مورد نواحی بیابانی و بایری که زیر پا می‌گذارد. سکوت در پیش می‌گیرد. بنابراین معمولاً این احساس را به دست می‌دهد که سرزمین پارس، خاک پرباری است

برای نمونه؛ هنگامی که تونو از فراوانی میوه در ناحیه اصفهان سخن می‌گوید. تایید می‌کند که این میوه‌ها زیباتر و بهتر از میوه‌های فرانسه بوده و می‌توان در تمام سال آن‌ها را نگه داشت. به این ترتیب او با ستایش اندازه آن‌ها  فهرستی از میوه‌هایی به دست می‌دهد که او را مجذوب می‌کند

«طالبی‌های آنجا بهتر از طالبی‌های سرزمین ماست. درست مثل هلوها که بسیار درشت‌ترند و انگورها که تعدادشان به نه تا ده گونه می‌رسد. آنان همچنین زردآلوهای خوب، آلبالوهای ریز ترش، سیب و چندین نوع گلابی دارند.»

دن گارسیا که پیرامون شهر کاشان متوجه میوه‌هایی عالی می‌شود. به‌خصوص به انواع مختلف زردآلو می‌پردازد که درشتی؛ پوست و طعم بی‌مانند آن‌ها جذبه‌ای حقیقی برای وی برجا می‌گذارد. او به توصیف یکی از سه گونه‌ای می‌پردازد که با اشتياق بدان‌ها می‌نگرد:

«گونه‌ای هست که طعم آن به آلوهای دمشقی ما می‌ماند. جز اینکه بسیار درشت‌تر و یکدست‌تر بوده و رنگ آن بسیار دلیذیرتر است و به صورتی ملایم می‌زند و آن قدر با نارنجی آميخته که به یکی از زیباترین و بهترین خوردنی‌ها بدل شده است.»

شاردن با برشماری غلات مختلف، از خصوصیات آن ها نام برده و کیفیت عالی‌شان را می‌ستاید

«معمول ترین غلات سرزمین پارس، گندم نرم است که بسیار خوب و ناب است و نیز جو برنج و ارزن که در برخی مکان ها مثل کردستان، وقتی پیش از برداشت محصول، غلاتشان به پایان می رسد. از آن نان می پزند. آنان نه انواع دیگرجو و نه چاودارمی کارند. مگر در جاهایی که ارامنه زندگی می کنند. برنج خوراک غالب این سرزمین است و تا جایی که من دیده ام، خوشمزه‌ترین است»

منبع

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه