« سفرنامه‌ سر فردریک جان گلداسمید»، ترجمه:

« سفرنامه‌ سر فردریک جان گلداسمید»، ترجمه:

« سفرنامه‌ سر فردریک جان گلداسمید»، ترجمه:

سفرنامه قاجاری/

به مقصد ایران/

دسته بندی محتوایی: سیاسی//

سفرنامه‌ها به ویژه سفرنامه‌های افراد غیرمسلمان برای شناخت جغرافیای تاریخی هر سرزمین دارای اطلاعات ناب و ارزشمندی است كه می‌توانند به عنوان منبعی ارزشمند در زمینۀ تاریخ ایران نقشی بسزا ایفا كنند و اطلاعات گرانبهایی شامل توصیف شهرها، مناطق، روستاها، زندگی روزمرۀ افراد، رسوم و ارزش‌ها، باورهایی از جمله خرافات گروه‌های مختلف اجتماعی، مذهبی، قبیله‌ای و غیره را از دیدگاه افراد مختلف ارائه دهند.
این سفرنامه‌ها در واقع تاریخ مردم عادی و كوچه و بازار هستند كه به‌واسطۀ آنها شناخت تاریخ هر دوره كامل‌تر می‌گردد. در این برهۀ زمانی یعنی دوره قاجار، به واسطۀ توجه روس‌ها به هندوستان، سرحدات ایران ارزشمندتر شده و دولت بریتانیا را نگران كرد. این دولت برای جلوگیری از فعالیت‌های مأموران روسیه، عده‌ای از صاحب‌منصبان خود را به روش‌های گوناگون راهی مناطق مختلف ایران كرد.
در میان این افراد، كسانی مانند «گلداسمید» بودند كه ضمن پرداختن به اصل مأموریت خویش كه در اینجا تقسیم مرز بین افغانستان و ایران است، به همۀ جنبه‌های زندگی افراد ایرانی واقع در خط سیر خود نیز، می‌پرداختند. این افراد در زمینۀ ایران، مطالعه و تحقیقات فراوان انجام داده‌اند و سال‌های زیادی از عمر خویش را به دلایل مختلف در این سرزمین سپری كرده‌اند كه نوشته‌هایشان از دقت و اعتبار بیشتری برخوردار است و منبعی مهم و موثق برای شناخت دقیق تحولات تاریخی جغرافیایی هر شهر و روستا به شمار می‌رود و باعث افزایش اطلاعات ما دربارۀ تاریخ گذشته می‌گردد و در مواردی نیز نوشته‌های تواریخ سفارشی را به چالش كشیده و به بازسازی آنها می‌پردازد و طرحی نو در تاریخ‌نگاری می‌اندازد.
سفرنامۀ گلداسمید گزارش‌گونه بوده و تنها برای سرگرمی نوشته نشده است. نویسندۀ سفرنامه شخصی است كه نخستین مدیر خطوط تلگرافی در ایران و بازیگر اصلی طرح تقسیمات مرزی شرق ایران، از جمله بلوچستان و سیستان بین سال‌های ۱۸۷۰ تا ۱۸۷۲ میلادی است. كثرت و تنوع آثار او و اشاره به جنبه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، تاریخی، جغرافیایی و دیگر حوزه‌ها، نشان از وسعت و عمق اطلاعات و همت و پشتكار این فرد دارد.
گلداسمید از اغلب تحقیقات و مطالعات محققان و مورخان هم‌عصر و پیش از خود بهره گرفته است. گلداسمیت مأموریت داشت بدون ملاحظۀ دعاوی طرفین، عاقلانه و با حسن تدبیر! طبق سیاست‌های انگلیس، دربارۀ اختلافات بین دو كشور حكمیت كند كه البته در این كار موفق نبود.
در این سفرنامه ماجرای دوپاره شدن سیستان توضیح داده می‌شود؛ سرزمینی كه قسمت‌هایی از آن طی این حكمیت به افغانستان واگذار شد. گلداسمیت سیستان را به دو قسمت اصلی و فرعی (بیرونی) تقسیم كرد. سیستان اصلی را به ایران و سیستان بیرونی را به افغانستان واگذار كرد؛ امری كه هر دو نفر روزنامه‌نویس دولت ایران در این سفر، یعنی میرزا موسی‌خان منشی وزارت امور خارجه و مهندس ذوالفقارخان كرمانی مهندس نقشه‌كش نیز بر آن صحه گذاشته‌اند. گزارش‌های این دو نشان می‌دهد گلداسمید نقشی فراتر از یك داور و حكم داشته است و قصدش خارج كردن قسمتی از سرزمین‌هایی بوده كه از دوران كهن به ایران تعلق داشته است.
این سفرنامه كه از بندرعباس شروع و به مشهد ختم می‌گردد، دربرگیرندۀ بیش از یك سفر عادی است. شروع این سفر روز ۲۱ دسامبر سال ۱۸۷۱ میلادی (مصادف با ۳۰ آذرماه ۱۲۵۰ هجری شمسی) از بندرعباس و پایان آن در مشهد است و در تمام این سفرنامه ؛ نگاه گلداسمیت نسبت به فرهنگ و رسوم ایرانی مشهود است.

منبع : https://radiofarhang.ir/NewsDetails/?m=060001&n=282410

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه