کتاب نیمه پنهان مکران، نوشته محمدهادی حیدرینسب، سفرنامه ای است در سواحل شمالی دریای عمان و شهرهای جنوب شرقی ایران؛ سیستان و بلوچستان. سفرنامهای که نویسنده سراغ شناخت اعتقادات مردمان آن دیار رفته است.
انتشارات عهد مانا در تلاش است تا با همکاری نویسندگان حرفهای و توانا کتابهایی در معیار و استاندارد ملی و بینالمللی تولید کند. این انتشارات قصد دارد برای گروههای مختلف سنی و خانوادههای فرهیخته ایرانی آثاری متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی منتشر کند تا خوانندگان با خیال راحت به سراغ کتاب بروند.
کتابهای عهد مانا زیرنظر متخصصان باتجربه منتشر میشود و علاوهبر سرگرمی و لذت مطالعه آموزش و تربیت را هم به همراه دارد. خوانندهی ایرانی بعد از مطالعه کتاب میتواند با نگاهی بازتر نسبت به مسائل در جامعه زندگی کند.
در کتاب نیمه پنهان مکران نویسنده به سراغ علمای اهل سنت منطقه سیستان رفته است و باآنان به گفتگو نشسته است.
این کتاب را به تمام علاقهمندان به خواندن سفرنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از نیمهی پنهان مکران
– ما شیعیان اصلاً این حرف را قبول نداریم. شما چون نمیتوانید به حضرت علی (ع) گیر بدهید، پدرش را مشرک مینامید.
– اهلسنت در این زمینه روایاتی دارند که به عقیدهٔ ما، این روایات در دوران بنیامیه ساخته شده است. چون حضرت ابوطالب (ع) در دوران مکه و سالهای نخستین اسلام، تمامقد از پیامبر (ص) دفاع و توطئهٔ ابوسفیان و معاویه را خنثی میکرد. ازاینرو، آنها از او کینه به دل گرفتند و در دورانی که سوار بر گُردهٔ جامعهٔ اسلامی شدند، با جعل احادیث علیه ایشان عقدهگشایی کردند. حضرت ابوطالب (ع) ایمانش به پیامبر (ص) را به زبان نیاورد، چون بزرگ قریش بود و پیامبر به حمایتهای او در برابر توطئهٔ مشرکان نیاز داشت و درست هم همین بود. اگر اعلام اسلام میکرد، اعتبار و جایگاه خودش را از دست میداد و مهاجرتی را که پیامبر بعد از سیزده سال و پس از ارتحال حضرت ابوطالب (ع) انجام داد، مجبور بود همان ابتدا انجام دهد. حضرت ابوطالب (ع) بهظاهر در جلسات مشرکان شرکت میکرد و وقتی از توطئههای آنها مطلع میشد، برای حفظ جان پیامبر (ص) تدبیر میکرد. نقش حضرت ابوطالب (ع) در بین قریشیها، دقیقاً همان نقش مؤمن آلفرعون در میان فرعونیان بود. او که در ظاهر از خاندان فرعون بود و در جلسات محرمانهٔ آنها شرکت میکرد، با تقیهای که داشت توانست چند مرتبه جان حضرت موسی (ع) را از مرگ حتمی نجات دهد.۱۰ لذا داشتن نیروی نفوذی در میان دشمنان، برای اطلاع از نقشههای آنها در حفظ اسلام و حفظ جان مسلمانان بسیار مؤثر بوده است.
بعد گفتم: «آن کسی که صدایش را از گوشی میشنیدم که بود؟»
– حافظ محمد، پسر یکی از مولویهای نیکشهر بود.
توضیح از سایت