«سیر اندیشه در بستر زمان» (جلد۲)، علی‌اکبر ضیایی

«سیر اندیشه در بستر زمان» (جلد۲)، علی‌اکبر ضیایی

«سیر اندیشه در بستر زمان» (جلد۲)، علی‌اکبر ضیایی

معرفی کتاب سیر اندیشه در بستر زمان (جلد دوم)

کتاب سیر اندیشه در بستر زمان (جلد دوم) نوشتهٔ علی‌‌اکبر ضیایی در انتشارات بین المللی امین چاپ شده است.

به دنبال پیشنهادی که برای ادامه تحصیل در دانشگاه علیگره در هند به پنج نفر از دوستان دانشگاهی داده شد مدارک کارشناسی ارشد را به انگلیسی ترجمه و مجوزهای لازم را جهت اعزام اخذ نمودیم، اما شرایط به‌گونه‌ای بود که از ادامه تحصیل در هند بازماندیم و هر یک از ما به دنبال سرنوشت خود رفت. من که علاقه زیادی به فضای سیاسی لبنان داشتم اطلاعات مختصری درباره دانشگاه‌های بیروت جمع‌آوری و برای پیوستن به دانشگاه بیروت سفری به سوریه کردم و با رایزن فرهنگی وقت کشورمان در این زمینه مشورت‌هایی انجام دادم. بالاخره پس از ارزیابی وضعیت لبنان در سال‌های ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ که درگیر جنگ‌های داخلی بود تصمیم گرفتم تا انجام مراحل ثبت‌نام در دانشگاه بیروت در رایزنی فرهنگی کشورمان در دمشق به مطالعه و تحقیق بپردازم و رایزن فرهنگی هم قول داد تا زمینه سفر به لبنان را دراسرع‌وقت فراهم آورد. این مذاکرات و شرایط اجتماعی و سیاسی لبنان سبب شد تا کمتر از دو سال در سوریه به تحقیق بپردازم و جلد دوم سیر اندیشه در بستر زمان به مطالعات نگارنده در زمینه فرقه شناسی علویان و دروز و اقوام و طوایف منطقه شام و جنوب ترکیه شامل انطاکیه و اسکندرون اختصاص دارد و امیدوارم خواننده محترم با خواندن این کتاب با برخی جوانب پنهان در فرهنگ و سیاست و دست‌های استعمار قدیم و جدید برای تجزیه و سلطه فرهنگی و سیاسی منطقه شامات آشنا شود.

در سال‌های قبل از اعزام به آلبانی (سال ۱۳۷۳) چند سفری کوتاه به فرانسه، روسیه و کوبا داشتم که هرچند با عنوان کتاب درباره سوریه و لبنان سازگاری ندارد، اما درهرحال آنها را به علت کوتاه بودن در جلد دوم سیر اندیشه در بستر زمان گنجاندم. این خاطرات را در سال‌هایی نوشتم که هنوز دست‌های پنهان غرب در تکاپوی شناخت میدانی سوریه و بافت مذهبی آن برای ایجاد شکاف و اختلاف در میان مذاهب و اقوام سوری بود و در این کتاب به نام بسیاری از مستشرقان اروپائی که به کنکاش درباره علویان و دروز و اسماعیلیان و برخی از جریان‌های وابسته به علویان می‌پرداختند اشاره کرده‌ام و حتی در سال ۱۳۶۸ از نقشه شوم استعمار برای تجزیه سوریه مطالبی به‌تفصیل گفته‌ام که هم اکنون شاهد عملیاتی شدن آن طرح‌ها توسط گروه‌های تروریستی جبهة النصره و داعش و مانند آنها و نابودی این سرزمین تاریخی و باستانی به دستان افراط‌گرایان دینی با طراحی استکبار می‌باشیم. در این خاطرات نوشته‌ام که ” در اثر تبلیغات وهابیت نویسندگان معروفی که زمانی در مجاورت با علویان طرطوس به مذهب علوی گرایش داشتند در اثر تبلیغات سوء وهابیت به عربستان سفر و از آنجا در جهت نشر دعوت وهابیت در لاذقیه و مناطق علوی نشین فعالیت می‌کنند و گاهی مشاهده شده است که فرزندان آنان نیز به‌رسم پیروی از پدران خود به همین جریان پیوسته‌اند. در مسجد جامع ارسلان باشا واقع در لاذقیه نیز علمایی حضور دارند که به‌تنهایی در مقابل جریان وهابیت ایستاده و توانسته‌اند در روشنگری جوانان نسبت به نفوذ عربستان در منطقه نقش مهمی ایفا کنند.” نتیجه این فعالیت‌ها را هم اکنون در ریخته شدن خون هزاران مسلمان بی‌گناه در سوریه و لبنان می‌بینیم که چگونه با فتوای تعدادی از شیوخ خودفروخته و وابسته به گروه‌های تکفیری منازل مردم تخریب و جوانان آنان کشته و یا مورد تجاوز قرار می‌گیرند.

کتاب سیر اندیشه در بستر زمان (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به کتاب‌های سفرنامه و زندگی‌نامه پیشنهاد می‌شود.

 

بخشی از کتاب سیر اندیشه در بستر زمان (جلد دوم)

سفر دانشجوئی به سوریه:

زندگی یکنواخت در شهرهای بزرگ سبب دلتنگی و افسردگی انسان می‌شود و بسیاری از ایرانیان در حال حاضر به‌ویژه ساکنان شهرهای بزرگ همواره برای فرار از دود و سروصدای ماشین‌ها به مسافرت می‌روند. وقتی تعدادی از دوستان دانشگاهی پیشنهاد رفتن به سوریه را دادند بسیار خوشحال شدم و این سفر را برای دفع آلام و سختی‌های دوران دانشجویی مرهمی خوب دیدم و البته هیچ چیزی بهتر از مسافرت برای شادمانی و فرار از غم و اندوه زندگی نیست. بالاخره در سال ۱۳۶۹ با گروهی از دوستان دانشگاهی به سوریه رفتم. این اولین سفر من به خارج از کشور بود و گمان می‌کنم آدم سفر نکرده و جوان بی‌تجربه‌ای چون من بدون آن که از خانه خود بیرون رود و یا با ملل دیگر برخوردی داشته باشد از دیدن کشور دیگر خیلی ذوق‌زده می‌گردد. حتی وقتی که پس از تجربه‌های فراوان سفر به کشورهای مختلف دنیا برای نخستین‌بار به مالزی وارد می‌شدم همین احساس خوش را داشتم. وقتی به دمشق وارد شدیم فضای آنجا برای ما جذاب بود. همگی به بنیاد شهید واقع در خیابان قصر الثقافة منطقه حی الامین رفتیم و چهار نفر از دانشجویان که فعال‌تر از دیگران بودند مخارج و مسئولیت گروه را بر عهده گرفته بودند. من از همان ابتدا از رایزنی فرهنگی دمشق معرفی‌نامه جهت بازدید از کتابخانه حافظ اسد دریافت کردم و سعی نمودم مدت سفر به دمشق را تنها در کتابخانه و نمایشگاه بین‌المللی کتاب دمشق که در همان کتابخانه برگزار می‌شد سپری نمایم.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه