اگر مثلاً چند سال قبل که حتی فکر نمیکردم روزی به کانادا سفر کنم، کسی به من میگفت « روزی به کانادا خواهی رفت و ماجراهای تلخ و شیرین بسیاری را از سر خواهی گذراند و آخرین شب سفرت در یک مغازهٔ فرهنگیمذهبی با یک خواهرروحانی سلفی خواهی گرفت چون او به دادت میرسد و برگشتت به ایران را به نوعی مدیون او میشوی!» هرگز باور نمیکردم.
من فهمیدهام غربت، بودن در سرزمینی غریب و به دور از دوست و آشنا نیست. غربت، نداشتن دوست است. …
.
.