شهید بنت الهدی صدر، دخترعموی امام موسی صدر است که همراه برادرش، آیت الله سید محمدباقر صدر به دست صدام به شهادت رسیدند.
وی زیرنظر برادرانش آموزش دید و وارد عرصه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی شد. بنت الهدی صدر، در کنار فعالیتهای آموزشی به نوشتن نیز پرداخت. او آثار متنوعی دارد که در نه جلد به فارسی ترجمه شده و با ویراست جدیدی منتشر شده است. هفت جلد این مجموعه داستان است. یک جلد سفرنامۀ مکه با عنوان بربلندیهای مکه و یک جلد مجموعه مقالات وی دربارۀ زن است که در نشریات آن سالهای نجف منتشر شده.
در جستوجوی حقیقت، تولد دوباره، آخرین هدیه، دو مرد و یک زن، نبرد با زندگی، دیدار در بیمارستان، دیدار عروس نام مجموعه داستانهای بنت الهدی صدر است که سعی کرده مسائل مبتلابه زن در عصر جدید را در قالب داستان روایت کند.
بر بلندای مکه» مجموعهای از خاطرات و مقالاتی است که مؤسسه فرهنگی ــ تحقیقاتی امام موسی صدر آن را منتشر کرده است. عنوان این کتاب برگرفته از بخش نخست سفرنامه مکه است و بخش دوم به گفتارها و رهنمودها شامل نوشتههای بنتالهدی صدر خطاب به زنان درباره مسائل تربیتی و عقیدتی آنها پرداخته است.
بخش سوم کتاب با عنوان «نقش و جایگاه زن در اسلام» درباره زن و تمدن بحث کرده و در بخش دیگری با عنوان «زنان همراه پیامبر» علاوه بر این موضوع، موضوعاتی چون حجاب، حق مالکیت و نقشهای همسری و مادری نیز ارائه شده است.
در بخشی از سفرنامه مکه بنت الهدی صدر آمده است: «طواف سمبل گردش آدمی به گرد هدفی است که به سوی آن ره میپوید و خوش دارد که در همان جا که آغاز کرده، آن را پایان دهد. او میداند که از خداوند آغاز کرده و به سوی او نیز بازخواهد گشت و بر مسیری گام برمیدارد که خداوند متعال برای او تعیین فرموده و او را سزاوار نباشد که پا از آن فراتر نهد؛ بکاهد یا بیفزاید.
گردش پیرامون این سمبل الهی، محدوده حرکت او را در زندگی ترسیم میکند و همچنان که در اینجا باید با گامهای ثابت و به اراده خویش گام بردارد، در گردش بزرگ زندگی نیز باید ثابتقدم باشد و بدون بینش و آگاهی حرکت نکند.
در این گردش مقدس، اگر آدمی با گامهایی نااستوار و لرزان به پیش رود، باید به نقطهای که از آن آغاز کرده، بازگردد و حرکت خود را تکرار کند؛ در زندگی نیز اگر مرحلهای را تحت تأثیر هوای نفس و با گمراهی بپیماید، لازم است که بازگردد و دیگر بار مطابق با دستورات خداوند متعال، حرکتش را از سر گیرد و این بازگشت، همان توبه است.»
بخشی از کتاب : پرتوهای سپیدهدم از افق سر برآورده است و ولادت روز دیگری را نوید میدهد… و امروز، با لحظهها و ساعتهایی که در دل خود جای داده است، تأثیری بس شگرف در زندگی من خواهد گذاشت… امروز از یک نظر، طولانی است… بسیار طولانی! چراکه تأثیر آن در زندگی من تا مدتها ماندگار خواهد بود. هرچند از لحاظ زمانی، با دیگر روزها تفاوتی ندارد و با پایان یافتن ساعتها و دقایقش، به انتها میرسد. آری، امروز سزاوار آن است که بسیار طولانی باشد و با دستاوردهای جاودانهای که برای من خواهد داشت، برای همیشه ماندگار و جاودانه شود.