«قتل در قطار سریع السیر شرق»، آگاتا کریستی، ترجمۀ فاطمه قربان‌زاده

«قتل در قطار سریع السیر شرق»، آگاتا کریستی، ترجمۀ فاطمه قربان‌زاده

«قتل در قطار سریع السیر شرق»، آگاتا کریستی، ترجمۀ فاطمه قربان‌زاده

قاتل در قطار جا خوش کرده! کتاب قتل در قطار سریع السیر شرق یک رمان جذاب جنایی اثر آگاتا کریستی است که به‌عنوان یکی از موفق‌ترین آثار این بخش معرفی می‌شود. داستان کتاب با مرگ یک فرد در قطار آغاز می‌شود و هرکول پوآرو،‌ کارآگاه مشهور،‌ به‌دنبال کشف راز قتل او می‌گردد

فکرش را بکنید سوار یک قطار سریع‌السیر شده‌اید و در آرامش به سمت مقصد حرکت می‌کنید. در همان حال،‌ خبر قتل یک فرد در میان مسافران می‌‌پیچد و این در حالی است که قاتل، همچنان در قطار حضور دارد! چه ماجرای پیچیده و دلهره‌آوری!

کتاب قتل در قطار سریع السیر شرق (Murder on the Orient Express) روایتی هیجان‌انگیز و جذاب از یک معمای قتل است که در شبی برفی و در قطار مسافربری اتفاق می‌افتد. شخصیت اصلی کتاب،‌ که آگاتا کریستی (Agatha Christie) باهنرمندی بی‌نظیرش او را خلق کرده است،‌ «هرکول پوآرو» نام دارد. او یک کارگاه مشهور و زبردست بلژیکی است که برای یک گردش یک هفته‌ای به استانبول می‌رود. زمانی‌که به هتل محل اقامت خودش می‌رسد، نامه و تلگراف‌هایی را دریافت می‌کند که مجبور به بازگشت سریع به لندن می‌شود. سرانجام با زحمت،‌ یک کوپه درجه دو در قطار سریع السیر پیدا می‌کند و به سمت لندن می‌رود. مسیر ریلی، در نیمه‌های شب،‌ توسط برف مسدود می‌شود و قطار از حرکت باز می‌ماند. در همین زمان،‌ پیکر یکی از مسافران که با 12 ضربه چاقو مورد حمله قرار گرفته است،‌ در کوپه‌اش پیدا می‌شود! پوآرو پرونده قتل را به دست می‌گیرد تا پیش از فرار قاتل، او را از میان ده‌ها مسافری که در قطار حضور دارند پیدا کند

کتاب قتل در قطار سریع السیر شرق جزو آثار بسیار محبوب و مشهور کریستی است که ترس و هیجان، ‌امید و جذابیت را یکجا به مخاطب منتقل می‌کند. با انتخاب این اثر معمایی، یک کتاب بسیار جذاب و حیرت‌آور را می‌خوانید که همراه با ماجراهای بی‌نظیرش در میان خطوط آن گم می‌شوید.

اثر بی‌نظیر آگاتا کریستی تابه‌حال دو بار به یک شاهکار سینمایی تبدیل شده است.

– فیلم قتل در قطار سریع السیر شرق به کارگردانی سیدنی لومت (1974)
– فیلم قتل در قطار سریع السیر شرق به کارگردانی کنت برانا و بازی جانی دپ (2017)

یکی از بی‌نظیرترین نویسندگان زن در جهان که بسیار افتخارآفرین ظاهر شده است،‌ آگاتا کریستی است. او که عنوان ملکه‌ جنایت را از آن خودش کرده است در سال 1890 در شهر دوون انگلستان به دنیا آمد. کریستی در ابتدا در بیمارستان مشغول به کار بود. اما، پس از ازدواج با همسرش که یک باستان شناس بود، به شهرها و کشورهای مختلفی سفر کرد. آگاتا کریستی کتاب قتل در قطار سریع السیر شرق را در یکی از همین سفرها و در هتلی در استانبول نوشت. او نام 66 داستان جنایی و پرفروش را در کارنامه فعالیت‌های حرفه‌ای خودش دارد که از میان آن‌ها می‌توان به «قتل‌های الفبایی» و «شبح مرگ بر فراز نیل» اشاره کرد.

برایش سخت بود که دوباره خوابش ببرد. چون دیگر حرکت قطار را احساس نمی‌کرد. اگر آن بیرون ایستگاهی هم وجود داشت، به طرز مشکوکی ساکت بود. با این همه، صداهای داخل قطار به طور غیرعادی بلند شده بود. صدای راچت را نزدیک در کوپه‌ی کناری می‌شنید… صدای تق پایین کشیدن روشویی، باز کردن شیر آب، شرشر آب و بعد هم صدای تق بسته شدن روشویی. صدای قدم‌هایی را شنید که وارد راهرو شدند، انگار یک نفر با دمپایی روفرشی سراسیمه در راهرو قدم می‌زد.

 

هرکول پوآرو همانطور که دراز کشیده بود به سقف خیره شد. چرا ایستگاه تا این اندازه ساکت بود؟ گلویش خشک شده بود. فراموش کرده بود که مثل همیشه بخواهد برایش یک بطری آب معدنی بیاورند. یک بار دیگر به ساعتش نگاه کرد. ساعت درست یک ربع از یک گذشته بود. می‌خواست به مسئول خبر بدهد و از او کمی آب معدنی بخواهد. انگشتش را برد تا زنگ را به صدا در بیاورد، اما یک مرتبه مکث کرد، زیرا در آن سکوت صدای زنگ دیگری را شنیده بود. با خودش فکر کرد که مسئول نمی‌تواند یک باره به هر دو زنگ رسیدگی کند.

 

زینگ… زینگ… زینگ…

بارها و بارها صدای زنگ به صدا درآمد. پس مسئول کجا بود؟ یک نفر بی‌تابی می‌کرد.

زینگ…

هر که بود انگشتش را محکم روی زنگ نگه داشته بود.

ناگهان صدای قدم‌های مسئول در راهرو طنین‌انداز شد و مرد آمد. او به در کوپه‌ای که خیلی هم از کوپه‌ی پوآرو دور نبود ضربه زد.

بعد صداهایی مکرر شنیده شد… صدای عذرخواهی‌های محترمانه‌ی مسئول واگن و یک خانم.

آن زن خانم هابارد بود.

پوآرو پیش خودش لبخندی زد.

فهرست:

مقدمه‌ی مترجم

بخش اول: حقایق

فصل اول: مسافری مهم در قطار سریع السیر تورس

فصل دوم: هتل توکاتلیان

فصل سوم: پوآرو پرونده‌ای را رد می‌کند

فصل چهارم: فریادی در شب

فصل پنجم: جنایت

فصل ششم: یک زن؟

فصل هفتم: جسد

فصل هشتم: پرونده‌ی آدم ربایی آرمسترانگ

بخش دوم: شواهد

فصل اول: شهادت مسئول واگن خواب

فصل دوم: شهادت منشی

فصل سوم: شهادت خدمتکار

فصل چهارم: شهادت بانوی آمریکایی

فصل پنجم: شهادت بانوی سوئدی

فصل ششم: شهادت پرنسس روسی

فصل هفتم: شهادت کنت و کنتس آندرِنی

فصل هشتم: شهادت سرهنگ آربوتنات

فصل نهم: شهادت آقای هاردمن

فصل دهم: شهادت مرد ایتالیایی

فصل یازدهم: شهادت خانم دبنهام

فصل دوازدهم: شهادت ندیمه‌ی آلمانی

فصل سیزدهم: چکیده‌ی شواهد مسافران

فصل چهاردهم: مدرک سلاح

فصل پانزدهم: مدرک چمدان مسافران

بخش سوم: هرکول پوآرو راحت می‌نشیند و فکر می‌کند

فصل اول: کدام یک؟

فصل دوم: ده سؤال

فصل سوم: چند نکته‌ی مسلم پیشنهادی

فصل چهارم: لکه‌ی چربی روی گذرنامه‌ی مجارستانی

فصل پنجم: نام کوچک پرنسس دراگومیروف

فصل ششم: مصاحبه‌ی دوم با سرهنگ آربوتنات

فصل هفتم: هویت مری دبنهام

فصل هشتم: کشفیات عجیب دیگر

فصل نهم: پوآرو دو راه حل ارائه می‌دهد.

منبع

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه