داستان دربارهی مرد مسنی است که برای معالجه به ژنو رفتهاست.در خلال داستان درمییابیم که او پیش از این رئیسجمهور یکی از کشورهای آمریکای جنوبی بودهاست.در ژنو یکی از هموطنان مهاجر او که راننده آمبولانس است رئیسجمهور را که به شکلی ناشناس زندگی میکند، و او را به خانهاش دعوت میکند.