« غربت »، گراتزیا کوزیما دِلِددا، ترجمه بهمن فرزانه

« غربت »، گراتزیا کوزیما دِلِددا، ترجمه بهمن فرزانه

« غربت »، گراتزیا کوزیما دِلِددا، ترجمه بهمن فرزانه

رجینا به همراه شوهرش «آنتونیو» به سمت رم، زادگاه آنتونیو، درحرکت است، اتفاقات زیادی در رم برای او می‌افتد. رجینا به خاطر غربت در این شهر، دچار افسردگی کوتاه‌مدت شده و به این دلیل به زادگاهش برمی‌گردد. در این میان آنتونیو به خاطر خواسته‌های زیاد رجینا به خواهش زنی به نام «مادام» در یک قمار شرکت کرده و برنده می‌شود. پول این قمار به زندگی «رجینا» راه پیدا می‌کند. بعد از بازگشت رجینا به رم به وسیلة یکی از دوستانش تهمتی به «آنتونیو» زده می‌شود که او فاسق «مادام» است و به همین دلیل برای او کار می‌کند. چند مدت این موضوع مثل خوره‌ای به جان رجینا می‌افتد، اما سرانجام درمی‌یابد که این صحبت‌ها تهمتی بیش نبوده و همسر او جز همان قمار به هیچ گناه دیگری آلوده نیست.

منبع

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه