نبردی که قرار بود پایان پیروزمندی بر تهاجم اهریمنان به سرزمین اشتاین بک رقم بزند، در عوض تبدیل به یک قتل عام شد، تنها سیگارد زنده مانده، جنگجویی که چیزی از ساعتهای پایانی نبرد به یاد نمیآورد و دو چیز به او انگیزهی پیش روی میدهد: کشتاری که تجربهاش را از سر گذرانده و اشتیاق برای کین خواهی کسانی که به دست تاریکی کشتهشدهاند.
بالکان، با وجود تمام اشتراکات تاریخی، فرهنگی و ادبیاش با ایران، برای ما غالباً با تحولات سالهای استقلال کشورهای یوگسلاوی سابق در آغاز دههی نود سده بیستم میلادی گره خورده است که تجربیاتی تلخ و غمبار را برای مردمان این خطهی زیبا با تاریخی پر فراز و نشیب رقم زده است.
برگزاری دو همایش علمی در منطقهی بالکان بهانهای شد برای سفر کوتاه نویسنده به سه کشور بوسنی و هرزگوین، صربستان و بلغارستان که حاصل برداشتهای این سفر در قالب «دور بالکان در هشت روز» تلاشی است برای نگاهی دیگر به فرهنگ، تاریخ و مردمان این سه کشور.
مردمانی که حامل تاریخی طولانی و سرشار از تعامل و داد و ستد با فرهنگ، هنر، ادبیات و تمدن ایرانی و اسلامی بودهاند و تفطّن به این مشترکات فراوان، رهآورد هر مسافر کنجکاو و علاقمندی است که حتی سفری گذرا به این کشورها داشته است.