طرح اين بحث، سال ها پيش; يعنى سال 1338 كه وى به بيت المقدس سفركرده بوده، در ذهن وى نقش بسته بوده است.
در ابتداى كتاب و بى آنكه ارتباطى با متن كتاب داشته باشد، يك نامه و پاسخ وى به آن آمده است كه مربوط به چند پرسش طرح شده از سوى مسؤول امور غير مسيحى واتيكان از ايشان است كه ميرزا خليل به آنها پاسخ گفته است. پس از آن، وى بحث را با فضائل بيت المقدس در روايات آغاز كرده و در ادامه تاريخ بيت المقدس و اقوام ساكن و حاكم بر آن را بيان كرده است. در پايان بخش اول هم باز پاسخ وى به پرسشى از آمريكا در باره نماز به انگليسى آمده است.
در بخش دوم، ضمن اشاره به سفر خود به بيت المقدس، و گوشزد كردن اهميت تاريخى اين شهر، اشاره اى به معراج و فضايل ماه رجب هم كرده است.
در ادامه، گويا به قلم فرزند ايشان بحثى تحت عنوان «مقدمات سفر والد معظم به كشورهاى اردن هاشمى و سوريه و مصر» به تفصيل درج شده كه گزارش همان سفر پيشگفته است. در اين بحث اشاره به ديدار ميرزا خليل، آقاى طالقانى و سيد مصطفى كاشفى و دكتر شيخ با آيت الله بروجردى، براى مشورت جهت رفتن به بيت المقدس شده است. آيت الله بروجردى ده هزار تومان هم براى كمك به آوارگان فلسطينى در اختيار ميرزا خليل گذاشتند (ص371 ـ 372).
گزارشى كه در ادامه آمده، به تفصيل از مسائلى كه در اين كنفرانس گذشته، سخن گفته كه بسيار مغتنم است. تصاويرى هم از اين كنفرانس و افراد شركت كننده; از جمله ميرزا خليل و آيت الله طالقانى (در همان، صفحه 395 ـ 400 در ادامه تصاوير ديگر) آمده است.
در اين كنفرانس، اكرم زعيتر گزارشى طولانى از وضعيت فلسطين براى حاضران بيان كرده كه متن فارسى آن در اين كتاب درج شده است (ص401 ـ 419). سپس مصوّبات كنفرانس به تفصيل آمده و از يك يك نمايندگان كشورهاى مختلف اسلامى نام برده شده است. هيئت ايرانى شامل: ميرزا خليل كمره اى به نمايندگى آيت الله بروجردى، حاج سيد محمود طالقانى «از رهبران عاليقدر جوانان دانشجويان اسلامى و جماعت مهندسين»، سيد مصطفى كاشفى خوانسارى داماد ميرزا خليل، خطيب شهير سيد محمدعلى صدرايى اشكورى، واعظ جليل شيخ جلال الدين راى فانى و جلال مجدپور بوده است (435 ـ 436).
در ادامه شرحى از چگونگى مسجدالاقصى و اماكن متبرّكه آن، تصوير خود ميرزا خليل درج شده است. كتاب، ضمايم ديگرى هم دارد كه متنوع است.