کتاب پژوهشی: «گذرنامه در تاریخ دیپلماسی ایران؛ از دوره ناصری تا پایان پهلوی اول» (مبتنی بر سفرنامه های دوره های ناصری و پهلوی)نویسندگان: کاظم شریف‌کاظمی، بهاره زرگری، فریده فرزی

کتاب پژوهشی: «گذرنامه در تاریخ دیپلماسی ایران؛ از دوره ناصری تا پایان پهلوی اول» (مبتنی بر سفرنامه های دوره های ناصری و پهلوی)نویسندگان: کاظم شریف‌کاظمی، بهاره زرگری، فریده فرزی

کتاب پژوهشی: «گذرنامه در تاریخ دیپلماسی ایران؛ از دوره ناصری تا پایان پهلوی اول» (مبتنی بر سفرنامه های دوره های ناصری و پهلوی)نویسندگان: کاظم شریف‌کاظمی، بهاره زرگری، فریده فرزی

تاریخ روابط خارجی سرزمین ایران با همسایگان دور و نزدیک آن قدمتی چند هزار ساله دارد، با این حال متخصصان دانش دیپلماسی و نویسندگان آثار روابط سیاسی و خارجی ایران، آغاز جدی این روابط را، مربوط به عصر صفویه می‌دانند. ظهور حاکمیت صفویان در آستانة مرزهای امپراتوری عثمانی سبب شد تا دولت‌های اروپایی به دولت تازه تأسیس صفوی بیش از پیش توجه نشان دهند و رفت ‌و ‌آمد سفیران اروپایی و ایرانی، تاریخ ایران را با چالش‌های نوینی رو‌به‌رو سازد. از سوی دیگرحضور امپراتوری عثمانی سبب شد تا علاوه‌بر سفرای دولت‌های اروپایی، تاجران و مبلغان مذهبی مسیحی نیز که فضای سیاسی و مذهبی ایران عصر صفوی را نسبت به همسایة آن بازتر احساس می‌کردند، رهسپار ایران شوند. اگرچه کفة ترازوی روابط سیاسی و تجاری در این زمان به نفع اروپایی‌ها سنگینی می‌کرد، سفیران و تاجرانی نیز از ایران به آن سوی سرحدات صفوی رهسپار شدند. امروزه اطلاعات ما از روابط خارجی رسمی و درباری عصر صفوی محدود به چند سفرنامه است که از این بین می‌توان به سفینة سلیمانی نوشتة محمد ربیع بن ابراهیم (۱۰۹۴- ۱۰۹۸ ه. ق)، واقعه‌نویس هیئت اعزامی از طرف شاه سلیمان صفوی به سیام، اشاره کرد. علاوه‌بر روابط جدید الظهور با دولت‌های اروپایی، رفت و آمدهای ایرانیان به قلمرو عثمانی در قالب مناسبات زیارتی، همواره یکی از مسائل مناقشه‌برانگیز عصر صفوی بوده است. وجود اماکن مقدّسة شیعیان در شهرهای نجف، کربلا و سامرا و همچنین شهرهای اسلامی مکّه و مدینه در قلمرو امپراتوری عثمانی و کشمکش‌های صفویان و عثمانی‌ها برای حدود دو قرن، سبب شده بود تا زائران ایرانی برای حضور در شهرهای مذهبی با مشکلات متعدد روبه‌رو شوند. با آغاز دورة قاجار و ورود به مرحلة جدیدی از روابط خارجی میان ایران و دولت‌های همجوار، دولت قاجار به ایجاد یک ساختار نوین برای وزارت امور خارجه دست زد در سال ۱۲۳۶ ه.ق با انتصاب میرزا عبدالوهاب خان نشاط اصفهانی به‌عنوان اولین وزیر خارجه ایران به دستور فتحعلی‌شاه به این هدف دیپلماتیک و بین المللی جامة عمل پوشاند. در پی تحولات اداری و سیاسی دوره ناصری مبتنی بر اصلاحات همه جانبه از جانب امیرکبیر، قانون رسمی صدور تذکره عبورو مرور به دستور امیرکبیر در تاریخ ۱۲۶۷ق به منظور انتظام وامنیت در مرزها و امور دیپلماتیک صادر شد.

موضوع پژوهش حاضر با عنوان گذرنامه در تاریخ دیپلماسی ایرانی، بررسی روش‌مندی مبتنی بر اسناد روابط خارجی ایران و مشخّصاً اسناد گذرنامه (پاسپورت) از دوره ناصری تا پایان دوره پهلوی اول است: «مهم‌ترین هدف تألیف حاضر، بررسی تاریخچة یکی از نخستین و مهم‌ترین اسناد هویتی ایران است که جایگاه ویژه‌ای در تحولات دیپلماسی ایران دارد. فصول هشتگانة این کتاب، از بررسی منابع و مآخذ دست اول دوره قاجار و پهلوی و مطالعه حدود سه هزار برگ سند موجود در مراکز آرشیوی مانند مرکز اسناد وزارت امور خارجه، سازمان اسناد ملّی و اسناد دانشگاه تهران به رشتة تحریر درآمده است و تلاش دارد تا به سیر تاریخی تذکره در ایران بپردازد. همان‌گونه که گذرنامه موجب تغییرات اساسی در روند دیپلماسی و روابط بین‌الملل ایران شد، تحولات تاریخ مدرن ایران از اواخر دوره قاجار تا پایان پهلوی اول نیز در تغییرات اساسی گذرنامه‌های ایرانی موثر بود و در نهایت منجر به صدور گذرنامه‌های چند برگی در اواخر دوره پهلوی شد. به طوری که این نوع گذرنامه‌ها شبیه‌ترین شکل به نمونه امروزی آن است.»

فصل اول پژوهش حاضر، مطالعه‌ای مروری در باب تاریخچه گذرنامه و همچنین دربرگیرندة بررسی اجمالی درباره جواز عبور و مرور در عصر صفوی است. فصل دوم با محوریت دورة زمانی ۱۳۲۹ – ۱۲۶۷ ه.ق. یعنی از دوره ناصری تا پایان قاجار، به بررسی اولین نقطة عطف در تاریخ صدور گذرنامه در تاریخ ایران پرداخته است: «تشکیلات وزارت امور خارجه که در دورة فتحعلی شاه تأسیس شده بود، در دوره امیرکبیر شکل منظمی به خود گرفت. در راستای این اصلاحات، امیرکبیر با توجه به بحث امنیت مرزها و توجه دولت مرکزی به اوضاع اتباع خارجی در ایران، اقدام به صدور رسمی قانون تذکرة عبور و مرور و ابلاغ فرمان تذکرة عبور چاپی جهت عبور از مرزهای ایران نمود.» فصل سوم این پژوهش به بررسی نحوه تحول گذرنامه از دوره قاجار به پهلوی می‌پردازد. نویسنده در این فصل با تأکید بر تأثیر نوسازی عصر پهلوی اول بر ساختار اجتماعی ایران، تاریخ صدور گذرنامه را بررسی کرده است و تأکید دارد آنچه که امروز در قالب گذرنامه یا پاسپورت ایرانی مورد استفاده قرار می‌گیرد از لحاظ ظاهر و چند‌برگی بودن میراث دوره پهلوی اول و اصلاحات و وضع قوانین جدید حقوقی این دوره است. از این منظر بر تأثیر شخصیت‌هایی همچون علی‌اکبر داور پرداخته شده است. فصل چهارم نگاهی دارد به صدور قوانین تذکره در دوره قاجار و قانون گذرنامه در دوره پهلوی اول: «با روی کار آمدن حکومت پهلوی، تحولات عمده‌ای در شکل ظاهری و محتوای تذکره‌ها حاصل شد. یکی از این تغییرات، جایگزینی نام گذرنامه به جای نام تذکره پس از تأسیس فرهنگستان زبان فارسی و تحولات ناشی از آن بود که در حدود سال‌های ۱۳۱۴-۱۳۱۵ش. به وقوع پیوست. پس از این تاریخ بر روی اسناد بر روی کلمه تذکره خط کشیده و واژه گذرنامه را جایگزین می‌کردند تا نهایتاً کلمه گذرنامه بر روی اسناد چاپ و تذکره از دایره لغات دوره پهلوی اول حذف شد.» فصل پنجم به بررسی سیر تحول انواع تذکره در دوران قاجار و پهلوی با تأکید بر چهار تذکره عبور و مرور، تذکره اقامت، تذکره داخله و تذکره نانسن پرداخته شده است. موضوع فصل ششم این پژوهش، مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران و عثمانی و تأثیر صدور گذرنامه در عبور و مرور زوّار و حجّاج است که صدور گذرنامه در دوره قاجار و پهلوی نخست توانسته تحولات مهمی را در رومد این مناسبات ایجاد کند. فصل هفتم به برخی حواشی پیرامون صدور تذکره و گذرنامه مانند: تخلف در جریان صدور از سوی کارگزاری ها، قاچاق تذکره، تذکره های قلابی به نام اشخاص مهم در تاریخ پرداخته است. در فصل پایانی نیز نویسندگان به تحولات تذکره زنان از ابتدای صدور تا پایان پهلوی اول پرداخته اند.

انتشارات مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه

http://www.movarekhan.com/blog/passport_in_the_history_of_iranian_diplomacy/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه