انگلبرت کمپفر، طبیب و جهانگرد آلمانی که در سال ۱۶۷۶ در ورشو با سفیر ایران آشنا و برای آشنایی بیشتر به سمت منشی و طبیب هیئت اعزامی از طرف کارل یازدهم به ایران آمد.
گرچه جامع ترین سفرنامه عهد صفویه از شاردن فرانسوی است اما استفاده لانگله مصحح و ناظر اثر ده جلدی شاردن از سفرنامه کمپفر حکایت از اعتبار و ارزش سفرنامه کمپفر دارد.
این سفرنامه حاوی نکات ارزش مندی از حضور ولیعهد در حرمسرا و اثرات مخرب این حضور بر حکومت صفویه، مناصب خواجه سرایان و روابط فواحش با دربار و عیاشی شاه سلیمان است. امتیاز خاص طبابت کارت عبوری است که به راحتی درهای بسته حرمسرا را به روی کمپفر گشوده است از این رو توصیفات جامع و دقیقی از ساختمان حرمسرا بیان می نماید، علاوه اینکه وی در مورد آموزش زنان و دختران در حرمسرا و ارائه دسته بندی از سلسله مراتب زنان در حرمسرا مطالبی را بیان می نماید که در بین سفرنامه های سیاحان منحصر به فرد می باشد همچنان که اطلاعاتی جامع در مورد نظام اداری و مالی و جغرافیای سرزمین ایران ارائه می دهد.
انگلبرت کمپفر در ۱۶ سپتامبر ۱۶۵۱ در لمگو به دنیا آمد. پدرش یوهانس کمپفر از کشیشان این شهر بود. کمپفر پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در شهرهای لمگو، هاملن، لونبورگ و لوبک در هفده سالگی برای اولین بار به هلند سفر میکند و در دانتسیگ (گدانسک کنونی) پس از پایان تحصیلات دبیرستانی به دانشگاه میرود و به تحصیل فلسفه، تاریخ و زبانهای خارجی جدید و قدیم میپردازد. پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۶۷۴ در کراکوف به تحصیل ادامه میدهد و در سال ۱۶۷۶ در ورشو با محمد حسین باقر ایلچی، فرستاده دربار ایران در لهستان آشنا میشود.
کمپفر چهار سال انتهایی دوران تحصیل خود را در سال ۱۶۸۱ در کونیگسبرگ در پروس به تحصیل طب و علوم طبیعی میپردازد و پس از آن به سوئد مهاجرت میکند. از اگوست ۱۶۸۲ در اوپسالا و استکهلم زندگی میکند و با حقوقدان معروف ساموئل فن پفندورف آشنا میشود. در آن زمان کارل یازدهم پادشاه سوئد در تدارک اعزام هیئتی به دربار شاه ایران برای ایجاد روابط تجاری و تشویق شاه ایران به مبارزه علیه ترکان عثمانی بود. بنا بر توصیه پفندورف، کمپفر به عنوان پزشک و منشی همراه هیئتی که ریاستش بر عهده لودویک فابریتیوس بود، به دربار شاه سلیمان اعزام شد. فابریتیوس در زمینه تجاری مصمم بود ابریشم ایران را از مسیر روسیه به اروپا بیاورد و آن را در بازارهای اروپا عرضه کند.
قسمتهایی از سفرنامه کمپفر:
من هیچ چیز را که حاصل خیالبافی باشد یا بوی منشیگری و دود چراغ از آن به شام برسد در این اثر نیاورده ام . کار خود را بدان محدود کرده ام چون سیاحی محقق بودم هدفی دیگر نداشتم جز اینکه مشاهدات خود را در باره مطالبی که در هیچ کجا بدان دسترسی نیست یا بقدر کافی شناخته نشده یاداشت و جمع آوری کنم…
به گفتهی کمپفر: “دین در دربار ایران نیز مانند مردم عادی و ساده، اسلام است به صورت مذهب شیعه. شاه اسماعیل اول (صفوی) کاری کرد که مذهب شیعه در ایران قبول عام یافت” (ص 171). او همچنین از سه مکان زیارتی مهم (مکه، کربلا و مشهد) برای شیعیان ایرانی یاد میکند. اهمیت شهر زیارتی مشهد مطابق گزارش کمپفر به زمانی برمیگردد که شاه عباس اول مدفن امام رضا را در مشهد از چنگ ازبکان تاتار آزاد ساخت. از آن زمان به بعد این مکان با معجزات مکررش شهرت بسیار یافت. چنانچه میگوید: “گویا اولین کسی که کار معجزه را رایج کرد شاه عباس کبیر بود. وی برای اینکه پول رعایای خود را که تا به حال در زیارت کربلا خرج میکردند در مملکت نگاه دارد، کوشید تا بر شهرت مزار امام رضا که در مملکت خود قرار دارد بیفزاید و این امر نیز با وجود زود باوری رعایا سخت آسان بود” (ص 178)