«زیبایی های ایران»؛ آندره دولیه دلند، ترجمه محسن صبا

«زیبایی های ایران»؛ آندره دولیه دلند، ترجمه محسن صبا

«زیبایی های ایران»؛ آندره دولیه دلند، ترجمه محسن صبا

سفرنامه زیبایی های ایران
آندره دولیه دلند، اهل فرانسه در آخرین سفر تاورنیه فرانسوی در سال ۱۰۷۵ ه. ق حضور داشت او نیز سفرنامه ای کوتاه، ولی بسیار جالب بجا گذاشته؛ به گفته نویسنده آن نخستین کتاب مصوری است که درباره ی ایران در سرزمین فرانسه بچاپ رسیده است وی به نکته جالبی در مورد اختلافاتی که در سفرنامه ها از دید خواننده وجود دارد اشاره می کند؛ ” برای رضای خاطر خود و بخاطر من تمام این اختلافات میان گزارش های مسافرت را ترسیم یک موضوع بدانید که بهم شباهتی ندارند و از دیدهای مختلف نقاشی شده اند و از این جهت خود را قانع کنید که ما هر کدام خارجی را بشیوه ی خود می نویسیم و آداب و رسوم ملل را بر حسب آنکه چگونه ارتباطی با زبان و روح ما دارد به انحاء مختلف قضاوت می کنیم”
این نکته در واقع به ما می آموزد که شناخت یک سرزمین از پنجره دید یک بیگانه بسیار زیبا و آکنده از نکاتی میتواند باشد.

دولیه‌دلند، آندره ، سیاح فرانسوی و مؤلف کتاب زیباییهای ایران ، در زمان شاه‌عباس دوم صفوی. از زندگی او تا پیش از سفرش به ایران آگاهی در دست نیست. او در 1663 به همراه ژان باتیست تاورنیه (در ششمین سفر او به شرق) به ایران آمد. آن دو در 1664/ 1075 به اصفهان رسیدند و دولیه‌دلند در صومعه اگوستینیها اقامت گزید. دیری نپایید که او متوجه شد تاورنیه و پدر روحانی رافائل دومان، و مترجمِ دربار، جواهراتی به شاه‌عباس دوم فروخته‌اند. دولیه‌دلند که سرمایه‌اش را برای تجارت به تاورنیه سپرده بود، به‌شدت احساس نگرانی کرد ، اما از سرانجام این کار اطلاعی در دست نیست. دولیه‌دلند یک بار در ضیافتی در دربار شرکت کرد و چون موسیقی‌دان بود، از او خواسته شد اِپینِت (نوعی ارگ) بنوازد. سپس شاه از او خواست تا آواز بخواند، اما چون از صدای خوش بی‌بهره بود، آوازش مورد توجه شاه قرار نگرفت در فوریه 1665/ شعبان 1075 دولیه‌دلند به همراه ته‌ونو ، سیاح فرانسوی، اصفهان را به مقصد هند ترک کرد. آنان حدود یک ماه در بندرعباس بودند تا اینکه سرانجام دولیه‌دلند از رفتن به هند منصرف شد و تصمیم گرفت به فرانسه بازگردد. او با ته‌ونو به شیراز رفت و از تخت‌جمشید دیدار کرد. سپس به فرانسه بازگشت؛ وی مدتی مدیریت کمپانی هند شرقی فرانسه را به‌عهده داشت. پس از دو سال در پاریس ساکن شد و شرح مسافرتش به ایران را با عنوان زیباییهای ایران منتشر کرد. این اثر هرچند مختصر است اما آگاهیهای سودمندی از شهرهای ایران، فواصل و زیباییهای آنها در روزگار صفویان به دست می‌دهد دولیه‌دلند در مقدمه کوتاه اثرش در توضیح نام‌گذاری کتابش گفته‌است: «نام کتاب به این معنی نباید تلقی شود که ایران از زیباترین کشورهاست، بلکه هدف او از انتخاب این عنوان، ارائه شگفتیهای ایران در 1664 بوده‌است».او در این کتاب شهرها و آداب و رسوم مردم را با دقت وصف کرده و اطلاعات سودمندی با جزئیات به‌دست داده‌است. کتاب او دارای یک مقدمه و بدون فصل‌بندی است. وی سفرش را از ترکیه شرح داده است. دولیه‌دلند پس از ذکر حدود جغرافیایی و شرح آب و هوای ایران، انواع میوه‌ها و محصولات آن را نام برده و سپس، شهرهای ایران را وصف کرده‌است. تبریز نخستین شهری است که آن را می‌شناساند و بر آن است که از رونق گذشته افتاده‌است، اما به‌سبب صادرات ابریشم و رفت‌وآمد ارمنیها به این شهر، یکی از شهرهای مهم ایران محسوب می‌گردد. او زنجان را نیمه‌ویران و قزوین را ــکه در قدیم آرساسیا نامیده می‌شدــ بی‌رونق دانسته‌است. افزون بر آن، وی درباره مذهب و مشاغل در ایران، از جمله امر قضا، مطالبی ذکر کرده .دولیه‌دلند بر آن است که شهرهای جنوبی و آداب و رسوم مردم آنجا را بهتر از شهرهای شمالی می‌شناسد، به همین سبب سعی کرده بیشتر به شهرهای نواحی مرکزی و جنوبی بپردازد. وی قم را به‌سبب اینکه یکی از بزرگ‌ترین شهرهای ایران بوده، و کاشان را به‌دلیل بزرگی، آبادانی، پرجمعیت‌بودن و بازارهای زیبایش ستوده‌است. قسمت مفصّل کتاب درباره شهر اصفهان است. وی از باغهای بسیار و کبوترخانه‌های این شهر سخن گفته و از گردوخاک تابستان و گل‌ولای زمستان و نحوه جمع‌آوری فاضلاب‌آن شکایت کرده‌است. دولیه از اقلیتهای یهودی، هندی و زردشتی و آزادی عمل اقلیتهای مذهبی یاد کرده و از کمپانیهای هلند و انگلستان که تجارتخانه‌های بسیار زیبا و وسیعی در این شهر بنا کرده بودند، از جلفا محل زندگی ارمنیان، و اقامت فرانسویان مقیم ایران در این منطقه به تفصیل سخن گفته‌است او قدرت شاه و ثروت او را بی‌حد دانسته‌است و از حضورش در مهمانی قصر شاه و نواختن ساز در حضور وی، همچنین از مجازاتهای سنگین شاه‌عباس دوم در مورد کسانی که از آنان ناخشنود بوده، شرح مفصّلی نوشته‌است دولیه‌دلند از آشنایی ایرانیان با علوم و به‌خصوص فلسفه و ریاضی سخن گفته‌است. وی همچنین به وصف پوشاک مردان و زنان پرداخته و گفته‌است که پوشش زنان، چادر سفید و پوشاک مردان از پارچه‌های نخی اروپایی است. او زبان فارسی را زبان مردم عادی و ترکی را زبان محاوره دربار معرفی کرده‌است و از چهار نوع سکه رایج شاهی، عباسی، محمودی و قازبیگی که از نقره یا مس بودند، نام برده‌است. زبان دولیه‌دلند در این اثر، ساده و روان است که خود نویسنده نیز به آن اشاره کرده‌است قسمت جالب‌توجه اثر، نقاشی و طرحهایی از مناظر شهر و مردان و زنان ایرانی است که بر اهمیت کتاب افزوده است.

http://classicbook.ir/

انتشار توسط انجمن دوستداران کتاب . سال نشر 1355

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه