«روزنامه سفر میمنت اثر ایالات متفرقه امریغ»؛ احمد شاملو

«روزنامه سفر میمنت اثر ایالات متفرقه امریغ»؛ احمد شاملو

«روزنامه سفر میمنت اثر ایالات متفرقه امریغ»؛ احمد شاملو

درباره کتاب

«روزنامه سفر میمنت اثر ایالات متفرقه امریغ» در واقع سفرنامه غیرشخصی احمد شاملو به آمریکا است. این سفرنامه را در سال‌های ۶۸ و ۶۹ نوشته است و برای اولین بار در ایران منتشر شد.
احمد شاملو نخستین بار در فروردین ماه ۱۳۶۹ خبر داد که در حال نوشتن کتاب «سفر میمنت» است.

در آن زمان احمد شاملو به دعوت «مرکز پژوهش و تحلیل مسائل ایران سیرا (CIRA)» به آمریکا سفر کرده بود. وی در سخنرانی خود در دانشگاه برکلی در آبان ۶۸ نیز درباره کتاب جدیدش چنین می گوید:

البته روزنامه سفر میمنت یک سفرنامه شخصی نیست، بلکه از زبان یک پادشاه فرضی، احتمالاً از طایفه منحوس قاجاریه روایت می‌شود. تا برخورد دو جور تلقی و دو گونه فرهنگ و برداشت اجتماعی برجسته‌تر جلوه کند. و اینکه قالب طنز را برایش انتخاب کردم، جهتش این است که جنبه‌های انتقادی رویدادها را در این قالب بهتر می‌شود جا انداخت.

مراد شاملو از «دو گونه فرهنگ یا برداشت اجتماعی» رویارویی فرهنگ فارسی‌زبانان مهاجر با فرهنگ کشور میزبان بود که در آن زمان از سویه‌های طنزآمیز بی‌بهره نمانده بود. احمد شاملو در «کتاب میمنت» این سویه‌های طنزآمیز را برجسته می‌کند و جلوی چشم خواننده می‌گذارد.

ناصرالدین شاه قاجار دستی توانا در سفرنامه‌نویسی داشت. سفرنامه عتبات و سفرنامه او به مازندران و خراسان. همچنین سفرنامه‌هایش به فرنگ در تاریخ ادبیات ایران به عنوان آثاری ماندگار در سفرنامه‌نویسی ثبت شده‌اند. سفرنامه اول و دوم این پادشاه قاجار به فرنگ به خط خودش است. اما سفرنامه سوم او به خط برخی ملازمانش مانند فخرالدوله و ابوالقاسم خان ناصرالملک و ابوالحسن خان فخرالملک نوشته شد.

احمد شاملو «کتاب روزنامه سفر میمنت»‌اش را از این سنت قجری، این‌بار با زبانی طنزآمیز و پرریشخند نوشته است.

فصل های کتاب روزنامه سفر میمنت

«گزارش روز به روز»، «ذکر معموه مشهوره برقلی»، «الله صفا»، «در وجه تسمیه ولایت قالی‌فورنیا»

«تکمله در شکایت از کج‌تابی روزگار غدار»، «پاره‌ای افاضات تاریخی که حتماً یادمان باشد بدهیم به آب طلا بنویسند»

«فصل اندر باب اینکه جواب‌های هوی است»، «تفضل الهی شاخ و دم ندارد»، «زبان سعدی علیه‌الرحمه داشت از دست می‌رفت که بحمدالله…»

«به قبر پدرش خندیده که می گوید شاهنامه آخرش خوش است» و «اوضاع مملکت قاراشمیش است»


شهر کتاب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه