«جندق و ترود»، (دو بندر فراموش شده کویر بزرگ نمک)؛ پرویز رجبی

«جندق و ترود»، (دو بندر فراموش شده کویر بزرگ نمک)؛ پرویز رجبی

درباره جندق و ترود:

برخی اوقات در سفر به مناطق کویری حاشیه کویر مرکزی ایران از بندر گاه ها میشنویم ، محلی ها حتی برخی اوقات عنوان میکنند که زمانی که کویر مرکزی ایران زیر آب بوده است شهرهایی که در لب کویر مرکزی هستند بندر بوده اند ، زواره ، ترود و جندق از این دست اند . این ها افسانه هایی آشنا در کویر اند .

هم ترود و جندق هر دو واحه هایی بی نظیر حاشیه کویر اند . وقتی شتر را کشتی صحرا فرض کنیم ، ترود و جندق هم دریا میشوند . کاروان های زیادی از ترود به جندق و بالعکس حرکت میکردند و رونق بسیاری به این دو روستای آنزمان می دادند .

توضیح پرویز رجبی درباره جندق و ترود:

توضیح پرویز رجبی از مسیر به راستی دلکش و هوس انگیز است . ظاهرا پرویز رجبی در اولین سالهای دهه 30 از این مسیر عبور میکند ، زمانی که هنوز جاده آسفالتی در کار نبوده است .

پرویز رجبی راهها را میپیماید ، از اهالی میپرسد و جالب است که اهالی هم افسانه دریای کویر و رفت و آمد کشتی ها را عنوان میکنند . پرویز رجبی از اهالی در مورد حیات وحش هم سوالاتی میپرسد ، ترود اکنون در حاشیه منطقه حفاظت شده توران قرار دارد و روستاییان اطراف ترود گاهگداری گورخر هم می دیده اند . جالب است که پرویز رجبی در سالهای دهه 30 از این دو منطقه بازدید میکند ، زمانی که مانند زمان حاضر تمام منطقه بوسیله اقامتگاههای سنتی در کویر پوشش داده نمیشد . او در روستای رشم از توابع ترود پیشنهاد میدهد که عمارتی در این منطقه امکان تبدیل به اقامتگاه را دارد ، پیشنهاد بسیار جالبی بوده که پرویز رجبی آنرا موقعی ارائه میدهد که هنوز نیم قرن با احداث تعداد زیادی مهمانسرای کویری فاصله داشته ایم .

پرویز رجبی از قول آلفونس گابریل باز هم در مورد دریای افسانه ای کویر صحبت میکند ، کاروانسرای جندق در چوبی بزرگی داشته است ، که گابریل آنرا دیده ولی زمان مراجعه پرویز رجبی در موجود نبوده است . آلفونس گابربریل از افسانه ای بین اهالی نام میبرد ، که در زمان انوشیروان دریای بزرگی در کویر وجود داشته است و در چوبی کاروانسرا از آوار این کشتی ساخته شده است .

پرویز رجبی قلم شیرینی دارد ، علاقه مندان به کویر و محیط زیست مسلما از این کتاب لذت خواهند برد ، این قسمتی از توصیف آبادی دم باریک در نزدیکی ترود است که دغدغه پرویز رجبی را هم نشان می دهد:

–        راستی راه جندق – ترود در طول هزاران سال ، شاهد مرگ چند نفر بوده است و اسکلت چند شتر را در قلب خود جای داده است ؟ و لاشخورهای کویری چه قدر مرهون باران های کویری هستند ؟

البته نباید فراموش کرد ، که راهی که گاهی دست به کشتار می زد ، همیشه شاهرگ حیاتی ترود و جندق بود .

کتاب – جندق و ترود دو بندر فراموش شده کویر بزرگ نمک – در سال 1383 توسط پرویز رجبی توسط نشر پژواک کیوان به چاپ رسیده است .

امروز راه ارتباطی جندق و ترود که زمانی یکی از پر رفت‌وآمدترین و پر جنب‌و جوش‌ترین راه‌های بازرگانی و مسافری مرکز ایران بود، تقریبا از میان رفته است و دیگر مورد استفاده‌ای ندارد.

روزگاری ـ پیش از ساخته شدن راه‌آهن و جاده اتومبیل‎روـ ماورای کویر، که تهران را از طریق سمنان، دامغان، شاهرود، سبزوار و نیشابور به مشهد می‌پیوندند و همچنین دیگر راه‌های ارتباطی مدرن پیرامون کویر ـ راه ترودـ جندق نزدیک‌ترین راه مازندران و شاهرود به یزد و اصفهان و جنوب ایران بود و روزانه دست‌کم یک کاروان از ترود به جندق و یا بالعکس در حرکت بود. به عبارت دیگر از هر طرف روزانه در حدود 150 شتر در کوره‌راه بازرگانی شمال ـ جنوبی کویر در رفت‌و‌آمد بودند.

کاروان‌ها بی‌آنکه چندان فاصله‌ای از مسیر اصلی دور بیفتند ـ دست‌خوش آب‌رفتگی‎ها و شیارها و باتلاق‌هایی ناشی از بارندگی‎های ناگهانی ـ همواره راه خود را تغییر می‌دادند. کاری که امروز اتومبیل‌ها می‌کنند.

هدف از کتاب جندق و ترود:

هدف کتاب جندق و ترود معرفی طبیعت فراموش‌شده کویر است و فراهم آوردن زمینه‎ای برای یک آشتی. نویسنده آنچه را زیبا دیده است، ستوده است و در راستای میدان دید خود از هیچ زیبایی بی اعتنا نگشته‌ام و به هنگام نوشتن همواره آگاه بوده است، که اگر به زیبایی گل انار و بال پروانه پرداخته است.

http://panthera.ir/

انتشار یافته توسط نشر : پژواک کیوان

 

دیدگاه (2)

  • حکیمه قدرتی پاسخ

    سلام به همه دوستداران کتاب من سالها پیش کتاب جندق وترود را ازکتابخانه عمومی شهرستان سمنان به امانت گرفتم وآن راتااخرمطالعه کردم سفرنامه بسیاردلنشین وجذابی هست برای من جذابترین قسمت سفرنامه جایی بودکه درمورد روستای من حسینان ومنطقه اطراف نوشته بود درصفحه آخرکتاب هم عکس بک زن روستایی باپوشش محلی چاپ شده که متعلق به خاله مادرم بنام سیده بزرگ طباطبایی هست که باعث خوشحالی،منه ( روحش شاد) خواندن این سفزنامه جذاب را به همه علاقه مندان به سفر وسفرنامه توصیه میکنم موفق باشید

    1403-01-28 در 4:51 ب.ظ
    • javadfar پاسخ

      زنده و تندرست باشید.‌ روح خاله مادرتون هم شاد و قرین رحمت بیکران الهی

      1403-09-01 در 11:40 ب.ظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه