(تولد در توکیو)
خاطرات مهاجرت خانم آتسوکو (فاطمه) هوشینو به مسلمانی و ایران.
به قلم حامد علی بیگی، نشر عهدمانا
“با هانیکو توی دانشگاه آشنا شدم. دختری لاکچری و افاده ای بود که چشم همه دنبالش بود.
اما او به کسی توجه نمی کرد و طوری توی دانشگاه راه می رفت که انگار آنجا ملک شخصی پدرش است.
حس می کردم چقدر خوشبخت است. آن هم در روزهایی که من دچار افسردگی و دلمردگی بودم.
مطمئن بودم من هم اگر مثل او لباس بپوشم حس بهتری پیدا می کنم.
ساعتش را که دیگر نگو … معمولا لباس های آستین کوتاه می پوشید که درخشش ساعتش چشم همه را خیره کند.
این شد که افتادم به خرید لباس های مارک و معروف. اولش حتی مغازه هاشان را بلد نبودم …”
منتخب مرکز تخصصی مطالعات سفرنامه