قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟ شامل چهارده داستان است که اکثر آنها در شهر نیویورک، به عنوان یکی از پایتختهای فرهنگی، هنری و ادبی دنیا، روایت میشود. در این داستانها با زندگی شخصیتهای ایرانی و مهاجران و نگاه جدیدشان به جهانی در هم پیچیده و تازه رو به رو هستیم؛ و همچنین با نوعی مقایسه ناخودآگاه بین ایران و شهر نیویورک و زندگی در دو دنیای گوناگون. در نهایت این مقایسه به برتری هیچکدام نمیانجامد اما به شناختی تازه منجر میشود.
بیمکانی و نداشتن قرار، موضوع اصلی این داستانهاست. یکی را برای یافتن شهری آرمانی به سقراط و خرابههای یونان میکشاند و دیگری را به کشتن مادربزرگ و فرستادنش به بهشت. یکی دیگر را به خانهای در شهر نیویورک امید میدهد و آن یکی فکر میکند در چشمهای مادرش چیزی تغییر کرده و باید از بوستون بلیط اتوبوس بگیرد و راهی شود تا نگاهی دوباره به مادر بیندازد. دیگری میگردد و مردههای کشور و سرزمینش را در مرزهای دور شهری دیگر زنده میکند و یکی دیگر در قطاری با یک سرباز آمریکایی رو در رو میشود و … .